احساس هویّت ، وردنجان ، تومانک ، چوبین
حق مادری وردنجان نسبت به تومانک و چوبین
اگر روزی بصورت اتّفاقی مدتی در شهروردنجان ، مدتی در روستای تومانک (واقع در 11کیلومتری وردنجان ) مدتی در روستا ، یا شهرک چوبین ( واقع در56 کیلومتری وردنجان ، ازتوابع شهرستان فارسان ) توقف نمایید با اشتراکات فرهنگی زیادی مثل لهجه ، اصطلاحات ، گویشها ، مراسمات و سنّت ها ، ضرب المثل ها ، رفتارها و ... مواجه می شوید که گویا هیچ مسافتی طی نکرده بلکه از کوچه ای به کوچه ا ی دیگر یا ازخانه ای به خانه ای دیگر رفته اید .
جای تعجب ندارد علیرغم این همه اشتراکات فرهنگی به شهرت ها توجه فرمایید ، مولوی ، اسماعیلی ، قادری ، یوسفی ، کریمی ، رفیعی و...
یادم به یک ضرب المثل فارسی افتاد « مثل سیبی که دو نیم شده » .
امّا اینجا می گوییم مثل سیبی که سه قسمت شده باشد .
اینک قبل از این که دنبال اثبات این ادعا باشیم بهتر نیست به یک هشدار توجه کنیم ؟ شاید تا اتمام این مقاله دیر شود و همه چیز تغییر کند .
شاید وردنجانی ها ، تومانکی ها و چوبینی ها به کل فراموش کنند که اصالت و ریشه مشترکی دارند .
* هشدار
این اشتراکات از بین خواهد رفت .
عده ای که مقید به حفظ فرهنگ و اصالت فرهنگی هستند ، گذشت زمان را سرعتی مافوق سرعت صوت می دانند و دنبال این هستند به هر طریق که شده احساس مسئولیّت کنند و این ارتباط و اشتراک را حفظ یا لاقل در جای مناسبی ثبت و مستند کنند .
البته با تشکراز طرف همکاران مجازی چوبینی و تومانکی که احساس وظیفه کرده و حداقل کاری (مجازی ) انجام داده اند .
هرچندبرای نسل آینده کافی نیست و بهتر است مسئولین همایش و فیلمی در این باره مستند کنند .
عده ا ی هم گذشت زمان را خیلی کمتر از سرعت لاک پشت تعریف می کنند .
این افراد چنین می گویند ؟
- ول کن بابا بیکاری ؟
- اصالت کیلویی چند ؟
- هرکار گذشتگان کردند ما هم می کنیم .
- حالا همه دنیا بفهمند ما از یک ریشه ایم که چی مثلاً ؟
- اصلاً چرا من ؟ یکی دیگه بیاد کارفرهنگی بکنه
فکر کنم مطلب را رساندم خودتون بقیه ش را ادامه بدید ...
شاید اولین شرط این خسارت فرهنگی را گذشت زمان وشروط بعدی را بی توجهی دست اندرکاران ، تجدد گرایی و نوین گرا بودن ، رسانه ها و تاثیر فرهنگی ، رشد در مناطق مختلف ، ارتباط اجتماعی با سایر ، وصلت های قومی با غیر ، نفوذ سایرین به این مناطق ، توقف و سکونت افراد در مناطق دیگر، تحصیللات و رسیدن به جایگاه ها ، استفاده از وسایل و ابزاری که فرهنگ خاص خود را دارد ، عدم احساس هویت فرهنگی و ... دانست
* از دست دادن هویت فرهنگی
عدم احساس هویت ، هشداری است که تمدن و اصالت را نشانه گرفته و متاسفانه هیچ کس از مدعیان فرهنگ یا مسئولین محلّی ( مخصوصاً وردنجانی ها ) تا کنون فکری به حال آن نکرده اند و خواسته یا ناخواسته با این افول و زوال فرهنگی همکاری می کنند .
همانطور که تمدنهای دیگر این قوم مثل حمام خزانه ای قدیمی ، آسیاب آبی ، قلعه بین شهر نافچ و وردنجان ، بابا خاکی و ... از بین رفت و شاید چهل دختران
این که می گویم کوتاهی کرده اند چون تا به حال اقدام مثبتی در این باره نه دیده ام و نه شنیده ام
آیا موقع آن فرا نرسیده که مستنداتی مثل فیلم ، کتب و... بصورت مشترک ساخت تا نسل های آینده این اشتراکات را با افتخار مطالعه کنند و جزئی ازمفاخر خود بدانند ؟
حداقل یک همایش و یک جلسه گرفته شود و جشنی گرفته شود
این اشتراکات و این هویت فرهنگی که اکنون بسیار عادی و پیش پا افتاده بنظر می رسد روزی مورد شک و تردید واقع خواهد شد و حتی در ذیل این پست نظریه هایی خواهند نوشت که نه جسم من جواب گو است نه روحم .
اگر حفظ اصالت فرهنگی را حق بدانیم پس حق الناس است .
و کسانی که می توانند این اشتراکات را با مستند سازی زنده نگه دارند اگر کوتاهی کنند حق الناس کرده اند . و باید به مرده و زنده پاسخگو باشند
فرهنگ و تمدن یعنی اصالت ، یعنی ریشه ، یعنی اعتبار ، یعنی وجود یعنی هستیم ...
خیلی رو رواست و بی رو دربایستی بگویم این اشتراکات فقط در آمار شهدا نیست ،
العاقل به یک اشاره
ادامه راه با عاقلان ...
من در حد توان مطالبی می نویسم تا به وظیفه خود عمل کرده باشم ، هرچند برای خوانندگان امروزی مطلب تازه ای نیست و پیش پا افتاده است اما روزهای آینده ...
* ضمیمه
مردم وردنجان به روستای چوبیین از قدیم الایّام ( چویین ) و به روستای تومانک ( تُمَنَکْ ) می گفتند و می گویند .
مثال : حاج عباسقلی تُمَنَکی یا حاج صمد چویینی
حدود نیمی از مردم روستای تومانک که در 11کیلومتری غرب وردنجان قرار دارد ، و تقریباً تمام اهالی روستای چوبین (در شهرستان فارسان ، استان چهارمحال و بختیاری) اصالت وردنجانی دارند. مردم به گویش بسیار شیرین وردنجانی صحبت می کنند. اما برخی از آنها ترکی هم می دانند زیرا بین شهرهای دیگر و روستاهای ترک زبان واقع شده اند .
* چوبین
در صورتی که ویکی پدیا ویرایش نشود نام قدیم چوبین را وردنجان ذکر کرده اند .
* موقعیت روستا یا شهرک چوبین
این که گفتیم روستا خرده نگیرید ، روستای چوبین که چندصدمتری بالاتر از شهرک فعلی چوبین به محله ای قدیمی و آثارباستانی تبدیل شده است همان چوبین اولیه است که به دلایلی از جمله شرایط طبیعی به حال خود رها شده است .
چوبین دربخش مرکزی استان چهار محال و بختیاری ، شهرستان فارسان و دهستان میزدج علیا قرار دارد .
فاصله چوبین تا فارسان 5 کیلومتر
فاصله چوبین تا مرکز استان ، شهرکرد حدود 39 کیلومتر
فاصله وردنجان تا چوبین 56 تا 57 کیلومتر
* باقیات و صالحات فرهنگی در مورد چوبین
عین مطلبی را که در ( پیوند) ذیل بارگزاری شده است الصاق می کنیم
http://www.nt1.ir/post/26
در اصل تاریخ شکل گیری روستای چوبین در سال 1236هجري قمری مصادف با سال 1196 هجري شمسی بوده است. ولی قبل از آن چند خانواده که اصلیتی بلداجي داشته اند، در این مکان ساکن بوده اند ولی این مکان را رها کرده و به شهر خود بلداجي باز گشته اند.
در سال 1196هجري شمسی چند نفر که اصلیتی وردنجانی داشتهاند به نام های مشهدی غلامرضای قادری، حسن آقا قادری، سردار و نامدار مولوي، براتعلی قادری، قاسم يوسفي، چراغعلی قادری، کربلایی ظهراب یوسفی، عبدالکریم یوسفی، کرمعلی یوسفی و حیدر یوسفی نزد یکی از رؤسا و مالکین شهر فارسان به نام حاج زمان خان اسلامی رفتند و از او خواستندبه دلایلی، مکانی برای سکونت در اختیار آنها قرار دهد.
حاج زمان اسلامی چوبین را به این افراد معرفی کرد و از آنها خواست كه از محدوده روستا و امکانات زراعی (زمین های زراعی و چشمه های آب و....) آنجا بازدید کنند. اگر مورد پسند قرار گرفت آنجا را در اختیار آنها قرار دهد. بعد از بازدید این افراد از محدوده و امکانات روستا، مکان مورد پسندواقع گرديد. در سال 1196 شمسی این روستا به صورت رسمی در اختیار این افراد قرار گرفت و این افراد اولین کسانی بودند که در این روستا ساکن شدند. آن سال به سال "32 ریالی" معروف است. زيرا قیمت بیشتر ما یحتاج موردنيازمردم ازجمله: برنج، گندم، جو، روغن و ... هر من 32 ریال بود.
در گذر سالها نفرات بعدی از وردنجان به روستای چوبین به دلايل متعدد مهاجرت كردند. از جمله این افراد که بعداً وارد چوبین شدند میتوان از ملّا غلامحسین رفیعی و ملّا حاجی آقا رفیعی نام بردکه افرادی با سواد و مکتب دار بوده اند. این دو نفر از اولین و بارز ترین اساتید قرآن بودند که وارد چوبین شدند و زحمات زیادی برای آموزش قرآن به صورت فراگیر در روستا کشیدند.
وجه تسمیه روستای چوبین:
خیلی ها می گویند از تنگ پردنجان تا تنگ گزی(محدوده ای از کوهرنگ)جزء ممالک خانهای بلداجي بوده و آنها نام چوبین را برای این محدوده انتخاب نمودند.
به علّت اینکه در این محدوده گیاه خوشبویی به نام «چُو» میروییده این محدوده را به نام چُوبین که بعد ها به علت کثرت استعمال به چوبین معروف گردیده است.
راوي: مشهدي نجف مولوي متولد1290شمسی
منبع : کتاب مسافران بهشت
نوشته : حاج مرتضی رفیعی وردنجانی
www.nt1.ir
http://s1.img7.ir/OZjio.jpg
تاریخ ارسال پست: 01 / 01 / 1394 ساعت: 9:58
* تومانک
در سوابق ثبت شده ، تومانک جزئی از دهستان وردنجان می باشد
* موقعیت روستای تومانک
بخش مرکزی
شهرستان متبوع : بن
دهستان یا شهر متبوع : وردنجان
فاصله تومانک تا وردنجان : 11 کیلومتر
فاصله تومانک تا مرکز استان با توجه به تغییرات حاصل شده (شهر شهرکرد ) : 30 کیلومتر
* باقیات و صالحات فرهنگی در مورد تومانک
در اینجا نیز از« لینک » پیوند زیر کمک می گیریم و عین تحقیق را الصاق می کنیم .
http://icttoomanak.blogfa.com/post/4
معرفی روستای تومانک
روستای تومانک از توابع شهرستان شهرکرد ودر 34کیلومتری مرکز استا ن چهار محال بختیاری قرار دارد جمعیت این روستا 750نفر اکثر اهالی این روستا به شغل دامداری و کشاورزی مشغولند.وبا روستاهای وردنجان ،بارده،هرچگان وشهر بن همسایه می باشد.
ساکنان این روستا ابتدا در روستاهای هرچگان و وردنجان ساکن بوده اند وبا توجه به موقیت کشاورزی ووجود مراتع وسیع وغنی آن برای دامپروی به مرور زمان سکونت دائم در این روستا انتخاب نموده اند وبه همین سبب به دو لهجه ترکی وفارسی تکلم می نمایند .
بافت قدیمی روستا عموما از مصالح سنتی بوده وبافت جدید روستا که اکثرا در شمال روستا می باشد از مصالح مستحکم وبرابر طرح هادی ساخت ساز میشود روستا دارای تمام امکانات آب آشامیدنی سالم وبهداشتی،گاز،برق وتلفن بوده وپس از تشکیل دهیاری روستا رشد قابل توجه عمرانی نیز دارد.
روستا دارا ی سه سد خاکی بوده که کمک شایانی در امر کشاورزی ود رفصولی از سال گردشگرانی را به خود جذب می نماید.
وجه تسمیه تومانک
طبق بررسی و گفتگو با بزرگان وریش سفیدان محل در خصوص وجه تسمیه این روستا اکثراْبه وجه ذیل اشاره دارند:
باتوجه به اینکه زارعین این روستا ی فصلی نشین به دوزبان فارسی وترکی تکلم می نموده اند واکثر در اراضی وسیع اقدام به کشت دیم می نموده اند که تقسیمات مشخصی نداشته اندو بصورت اشتراکی اقدام به کاشتن می نموده اندو وبین خود قرار( تو بکار ومن هم بکار م ) داشته اند و کلمه ترکی (اک) یعنی بکار (از مصدر کاشتن) است که تو ومن اک بوده که به نام تومنک مستعمل گردید وبه صورت رسمی تومانک ثبت گردیده است .
این روستا دارای جوانان فعالی در عرصه های اقتصادی واجتماعی بوده وتعداد پنج شهید تقدیم انقلاب نموده که مایه عزت وافتخار وبرکت این قسمت از وطن اسلامیمان بوده وهست یاد وخاطرشان گرامی وراهشان پر رهرو باد.
نوشته شده در سه شنبه هفتم مهر ۱۳۸۸ ساعت 14:50 توسط کیانی
* نکته
ضمن قدردانی و تشکر از همکاران مجازی که از مطالب ارزشمند شون استفاده شد (جزاکم الله خیرا ) به استنحضار می رسانم اشتراکات فرهنگی بین وردنجان و چوبین و تومانک هم اکنون محرز و هیچ سندی بهتر از این نیست کسانی که دنبال تحقیق هستند می توانند مراجعه و همه چیز را از نزدیک مشاهده کنند .
* سوال
اگر ادعا ادعا داریم فامیل های چون مولوی ، اسماعیلی ، قادری ، یوسفی ، کریمی ، رفیعی و... ریشه وردنجانی دارند چرا ساکنان تومانک ، پسوند تومانکی و ساکنان چوبین ، پسوندچوبینی دارند ! ؟
* پاسخ
نام خانوادگی یا نام فامیل یا فامیلی ، بخشی از نام یک شخص است که تعلق فرد را به یک فامیل یا خانواده بیان میکند و یکی از موضوعاتی است که با مقوله هویت، ارتباط ناگسستنی دارد. همچنین در اغلب جوامع نامخانوادگی یکی از اقلام اصلی تعیینکننده هویت و رابطه نسبی افراد است
نامخانوادگی به اشخاص در ایران، برمیگردد به سال 1297 شمسی یعنی زمان تاسیس سجل احوال ممکلتی و ماده سوم قانون مصوب آن، که مقرر شد هر رئیس خانواده برای خانواده خود نام مخصوص اختیار کند و به همین سبب نام خانوادگی تخصیص یافت .
لذا در سال ۱۳۰۴ لوایحی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که بر اساس آن القابی که تا پیش از آن برای ایرانیان انتخاب میشد منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران اجباری ابلاغ شد .
و بدین جهت پسوند فامیلی اهالی محترم چوبین و تومانک و حتی وردنجان متناسب با محل سکونت ثبت شده است ، ضمناً جهت مزید استحضار عرض کنم در آن زمان قرار نبوده که مردم روستاها به مرکز استان یا ادارات ثبت احوال مراجعه نمایند بلکه این نمایندگان ادارات ثبت احوال بودند که با همراه داشتن دفاتر و مدارک مربوطه به روستاها می رفتند و انجام وظیفه می نمودند .
من الله توفیق
التماس دعا