فرهنگ و اصطلاحات وردنجان

اصطلاحات ، واژه ها ، گویشها  و تمدن  وردنجان

شعری باگویش وردنجانی _ صوتی

شعری باگویش وردنجانی _صوتی

بسم الله الرحمن الرحیم

گای گُدَر ،خُبِس که وَردَنگونیَّم حرف بِزنیم

دو کَلوم از جُلُو تَرا ، یا شُشْتَنِ دَرف بِزنیم

بِیْتَرِس بیای بریم اُوشا بالایی ، صفا دارد

بیشینیم وَر اُرْچینِه ، باهم بیدَن وفا دارد

ناعْلیا پَعْن کونیمُ ، آرخُلُقم دربیاریم

تَکّه بِدیم به بالیشت ،یا ایی که زیر سر بیالیم

اونجا که یه داردارِه قدیمی یِسْ ،خُویْلی بلند

اُوْ میاد از اُشناری ،شُرْشُریّو ، کمند کمند

نِزیکِ گَلَه دونَم ، اُجاقُ چارسنگ داریم

پُرِ او کتری سیاهِه،چایِ خوش رنگ داریم

آتیشمون گایلِسُ خوردِس و پِغِرْ ، چه آتیشی !

کُوْز می شِد باد می زنه ، غوق میاد دودی میشی

اِیْوونی ، سُکُنْجُلیش ، یه کُرْداریم کاگِلی یِس

توش اُوانگورمی گیریم ،آما دَدِم دِل دِلی یِس

کاکامَم وَرْ می کِشِد، گووِه و پُوجارِ خودِش

می گِد اَیْ با من باشد ،هرکی پِیِ کارِ خودش

توخونه پُشتی ، تو گَنجه کِشمِش اُفتُویی داریم

بَراچاشْتَم اُوْ پیازی ، یِه کَم اُو اُویی داریم

گندومِ بودادِه وُ کشْمشْ سُوْزُ شادونِه

نیگا کون تو لَنگَری ، بَغَل تَندورُ کَنْدونِه

یکّی یکّی می خوریم ، یِه هَردُو مُشت به هم می دیم

ازقدیم حرف می زنیم ، مَتَلْ مَتَلْ به هم می گیم

یِه خیگو اُوَم داریم ، تو سایه دون رو تَلْواری

که وَرِش شوش تا بُزِسْ ، اونم برای پَلْواری

تو دیگولی و نیمچِه ، آغوزِ شُلی داریم «1»

آغوزِسَنگِکیُ و بُویتِه و قاقولی داریم

زن زولا جّعم شدنُ با همدو ویت ویت می کونَن

یه چَن تا مرغ ُ تُتَک اُوُردَن اُوْریت می کونَن

آش بورونی بِپَزَن یا آش پَنش تن ، نَمدونَم

آش ِ مصطفی دمِ بُنگ بِپَزَن ، من چُمدونَم

اُماجَم خُویْلی خُبِسْ ، بار می یالیم تا جوش بیاد

عودُ اِسبَندُ کُندُرُ ، بیریز روآتیش بوش بیاد

راسّی از بِچِّد بوگَم ، تو جوغ رویی سَرْکارِس

مَرد مَردی می کونِد ، همه می گن مِعمارِس

اوسّا که کوچولی بید، مُلاّی می رف یادِد هَس؟

هَمی لُو جوغجولی بید، تِجّای می زد یادِد هَس ؟

مُز بِدِه بازی می کرد ، لَپَّرِشَم عالی بید .

وختِ شَلّاق تو خطی ، یه یارجنجالی بید

کَرت کولِه بازی فقط ، چه خُب اُوْیاریش می کرد

چن تا میخ و تخته داش ! ماشین باریش می کرد

حالا شَم مهندِسِسْ بوگَم که پایِ کارِس

ماشالله یِهَ مَرد شُدُ . آبروی دِیْ وارِس

در تمنّای من اِیْ هُهمشَریِه وردنجون

بُشنُو ایِی حرفُ بوگو یِختِره ازفرهنگ مون

اونا که شهید شدن ، اهل اییِ فرهنگ بیدَن

بِچِّه یِ وردنگونُ ، مَردای اون جنگ بیدَن

***

شادی ارواح طیبه شهدا مخصوصا" شهدای وردنجان صلوات

ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

***

شعر از : حاج حیدرعلی کریمی وردنجانی

زیرنویس ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«1» در اجرای جدید ، این بیت ویرایش شد

بیت قبلی

مادیگو مون تازه زایْدِس ، آغوزِ شُلی ببر

آغوزِسَنگِکیُ و بُویتِه و قاقولی ببر

بیت جدید

تو دیگولی و نیمچِه ، آغوزِ شُلی داریم «1»

آغوزِسَنگِکیُ و بُویتِه و قاقولی داریم

***

اصطلاحات ومعانی به ترتیب حروف الفباء

اُجاق = منقل ثابت زمینی

اُرچینِه = پلّه ، راه پلّه

آرخُلُق = جلیقه

آش بورونی = نوعی آش محلی ( با برگهای تُرُشَک )

آش پَنش تن = آش نذری که به نام پنج تن آل عبا پخته می شود

آش مصطفی = نوعی آش محلی با مخلفات لوبیا ، برنج ، نخود و ...

اُشناری = راه آب زیر دیوار

آغوزِسَنگِکی = آغوزی که با تخم مرغ پخته می شد ، شکل کیک

آغوزشُلی = آغوز ی که با شیر مخلوط شود

آما = اَمّا ، ولی

اُماج = نوعی آش محلی

اُو = آب

اُو انگور ( Angür ) = آب انگور

اُو اُویی = آبکی ، آب دار

اُو پیازی = غذایی معمولاً از آب و روغن و پیاز

اُوْریت = تمیزکردن پوست مرغ یا حیوانات از پرو بال یا مویا پشم

اوسّا = آن وقت ، زمانی

اُوشا بالایی = حیاط بالاتری

اُوَم = آب هم

اُوْیاری = آب یاری

اَیْ = اگر

ِایوونی = ایوانک ، ایوان ، جایی شکل ایوان

ایی = این

بار می یالیم = روی آتش گذاشتن برای طبخ

بالیشت = بالش ، متکا

باهم بیدَن = با هم بودن

بِچِّد = بچه تو

بُشْنُو ( Böshnö ) = بِشنو

بَغَل = کنار

بوگَم ( Bügam )= بگویم ، بِگَمْ

بوگو = بگو

بُویْتِه ( Boyteh ) = خمیری که شکل نان ساندویچی ساخته و روی آتش گذاشته می شود تا پخته شود ، روی آن برشته و مغز پخت می شد

بیالیم = بگذاریم

بِیْتَرِس = بهتر است

بید = بود

بیدَن = بودن

پایِ کارِس = پاکار وآماده ، آمادگی هرکاری را داشتن

پَعْن کونیم = پهن کنیم

پَلْواری = پرواری ، نگهداری و پرورش بخاطر چاق شدن و فروش به قصاب

پُوجارِ = کفش قدیمی دست دوز

پِیِ کارِ خودش = دنبال کارخودش

تُتَک = جوجه مرغ

تِجّای = روش یادگیری قرآن در مکتب خانه ، هجی کردن

تَکِّه = تکیه دادن

تَلْواری = چهارپایه ای با سقف پله پله از جنس چوب

تَندورُ ( Tandür )= تنور

توخونه پُشتی = اطاقی که از اطاق دیگر راه داشت

جّعم = جعم

جُلوتَرا ( Jölöwtara )= قدیمی ترها ( پیشین )

جوغ رویی = مراسمی که همه ساله برای لایروبی جوی انجام می شد

جوغجولی = جوی کوچک آب

چارسنگ = اجاقی که با چهار ساخته شود

چاشْتَم = چاشت به معنی ظهر در اینجا یعنی ناهارم یا برای ظُهرهم

چُمدونَم = چه می دانم

چَن = چند

حالاشَم = الانش هم

خُبِس = خوب است

خُبِسْ = خوب است

خورده ( Khürdeh ) و پِغِرْ = فضولات خشک شده و قابل احتراق حیوانات

خُویْلی ( Khöwyli ) = خیلی

خیگو = مشک آب ، خیگ آب

داردارِه = آبشار

دَدِم = خواهرم

دَرف = ظرف ( کاسه ، قابلمه ... )

دِل دِلی یِس = تصمیم قطعی نگرفتن ، وسواس درکاری ، دل دل کردن

دیگولی = ظرفی کوچک تر از دیگ و متفاوت از قابلمه ، دیگ کوچک (دیگچی )

دمِ بُنگ = نزدیک اذان

دو کَلوم = دو کلمه

دودی میشی (Düdi ) = در اینجاخاصیت دودی بودن مثل برنج دودی یا ماهی دودی است همچنین بوی دود گرفتن که عادت هر روستایی است

دِیْ وار = همه مردم آبادی ، دیْ وارِس یعنی همه مردم آبادی است ، مورد توجه عموم قرارگرفته است

راسّی = راستی

زایْدِس = زایمان کرده است

زن زولا = زولا پسوندی که برای جمع زن استفاده می شد ، زنان ، خانم ها

سایه دون = سایه بان

سَرْکارِس = سرْکار ( کسی که مدیریت تقسیم جوی برای لایروبی توسط کشاورزان به عهده او گذاشته شده است )

سُکُنْجُلی = زوایه بین دو دیوار ، گوشه

شادونِه = شاهدانه

شُشْتن = شَستن

شَلّاق تو خطّی = بازی محلی با کمربند یا تکه طناب داخل یک دایره

شوش ( Shüsh ) = شش ، عدد( 6 )

غوق = گرد و غباری که از روی آتش بلند می شود

قاقولی = کاکولی ( نان شیرمال )

قدیمی یِسْ = قدیمی هست

کاکامَم = برادرم

کاگِلی یِس = کاه گل روی آن کشیده شده

کُرْ = محلی که انگور را برای آبگیری درآن می ریختند و عملیات آبگیری شروع می شد

کرت کوله = ماکت زمین زراعی با خاک و آبیاری آن ، معمولا" پسرها با جمع‌آوری خاک یا کندن زمین قطعه ای زمین کشاورزی را می ساختند و با ظرفی آب آبیاری می کردند

کِشمِش اُفتُویی = کشمش آفتابی

کشْمشْ سُوْز = کشمش سبز

کَنْدونِه = وسیله ای دست ساز و گلی که به عنوان درب تنور استفاده می شد

کوچولی = کوچولو

کُوْز ( Köwyz ) = قطعه هیزمی که شبیه زغال سرخ شده باشد

گای گُدَر = گاه گاهی ، گاهی گذری ، گای گدارهم گفته شده

گایلِه = مقداری از فضولات حیوانات که پس از انباشتن با مخلوط کردن کمی آب و پاچله کردن و به هم زدن و عمل آوردن وسیله دست به صورت بیضی شکل یا گِرد ساخته می شد تا پس از چیدمان در آفتاب خشک شده و سپس مورد استفاده سوختن قرار گیرد ، گایلِس یعنی گایله است

گَلَه دون = محل نگهداری موقت گوسفندان

گَنجه = کمد دیواری از جنس گل که درب چوبی داشت

گَندوم = گندم ، این اصطلاح از سال 1350 کم رنگ تر شد ، مثال : گندوم چیدن ، گندوم بوداده ، گندوم شادونه

گووِه ( Güveh ) = گیوه

لَپَّرْ = بازی محلی با سنگ پهن و ریگ درشتی به نام غوز یا قوز

لَنگَری = سینی مسی قدیمی

لُو ( Lö ) = لَب جوی ، کنار آب

مادیگو = گاو ماده ( ماده گاو )

ماشین باری = ماشین کُمپرسی

مَتَلْ = قصه ، داستان

مرد مردی = حرفهای مردانه زدن ، کارهای مردانه کردن ، مشابه مردان

مَردایِ = مردهای ( مردان )

مُزبِدِه = بازی محلی مزد بده ( با ریگ یا سنگ ریزه )

مُلاّی = مکتب خانه قدیم

می رف = می رفت

می گِد = می گوید

ناعْلیا = ناعلی ، زیرانداز کوچک

نِزیکا = نزدیکی ها

نَمدونَم = نمی دانم

نیمچِه / نیم چِه = ظرفی مسی بزرگ تر از کاسه و کوچک تر از دیگولی یا دیگچه که لبه ای سرتاسر بجای دستگیره داشت پایین تر از لبه کمی تو رفتگی و قُطر تنگ تر و به طرف پایین فراخ می شود تا این که یک سانت الی دو سانت به کف ظرف مجدد جمع شده و تنگ تر می شد ، امروزه دیزی های سنگی یا فلزی در حجم های مختلف از همان طرح ساخته شده فقط ارتفاع آن بلندتر است .

همدو = هم دیگر

هُمشَری = هم شهری

وَرْ می کِشِد = می پوشد

وردنجون = وردنجان ( تلفظی عامیانه مثل بسیاری از شهرها و روستاها ) دراین بیت چون ازکلمه همشهری استفاده شد لذا کلمه وردنجون بهتر از وردنگون بود .

وَردَنگونیَّم = وردنگون نام قدیم وردنجان ( دراینجا یعنی به گویش وردنگونی هم حرف بزنیم )

وَرِش = کنارش

ویت ویت = پچ پچ

یادِد هس؟ = یادتون هست ؟

یِخْتِرِه = یه کمی ، یه مقداری ، یه ذره

یکّی یکّی = دانه دانه

یِه هَردُو مُشت = همزمان دو دست را ازچیزی پرکردن درحالی که کناره دست به هم چسبیده باشد ، مثل این که باهر دو دست از جوی آبی آب برداریم

فهرست مطالب وبلاگ

اشعار صوتی وبلاگ علاوه بر کانال ( زنگ خبر وردنجان درایتا ) در پلتفرم های زیر پشتیبانی می شود .

ایتا :

https://eitaa.com/vardanjaniha

سروش :

https://splus.ir/Vardanjaniha

بله :

https://ble.ir/vardanjanihaa

تلگرام :

https://t.me/vardanjanihaa

یا در هر پیام رسان جستجو بفرمایید ، فرهنگ و اصطلاحات وردنجان

جمعه یازدهم اسفند ۱۴۰۲ | 16:0
حاج حیدرعلی کریمی وردنجانی

اولین های وردنجان

اولین های وردنجان

با سلام و عرض ادب

یاد آوری اول :

آنچه دراین پست به عنوان اوّلین ها به عرض مبارک تون می رسد از طریق افراد مختلف تحقیق شده و چنانچه موردی مشاهد ه شد که مغایرت دارد اعلام تا بررسی ودر صورت بقاء حیات اصلاح شود .

یاد آوری دوم :

ترتیب اسامی در اینجا دلیل بر حق تقدم بر مورد بعدی نیست و مطالب براساس یاد آوری و داده ها منتشر شده است .

**** اولین قبر از مهاجرین به وردنجان

تنها سنگ قبر خوانا و بجای مانده از مهاجرین به وردنجان مربوط به مرحوم محمد حسین ابن بوداق « از خاندان بداق چگنی یا بوداق » است که تاریخ فوت متوفی در سنه 1114 هجری قمری ، معادل 1081 هجری شمسی و 1702 میلادی است ، مشروح جزئیات این سنگ و متوفی را در تاریخ 31 فروردین 1403 طی شرحی کاملی به شورای محترم اسلامی وردنجان گزارش دادم . سپس در تاریخ جمعه بیست و ششم مرداد 1403 رسانه ای و در وبلاگ و این پست ویرایش شد . ضمنا تاریخ سنگ به این دلیل تاریخ قمری است ، زیرا تاریخ هجری شمسی ایران از تاریخ 1265 توسط عبدالغفار نجم الدوله بنا شد .


قبرتاریخی محمد حسین ابن بوداق در وردنجان کلیک کنید

**** اوّلین عالم و روحانی در وردنجان

آنچه درتاریخ ثبت شده اوّلین روحانی و عالم وردنجان حاج محمد مولوی از علما وتحصیل کردگان اوایل سده 1200 هجری شمسی می باشد که در مدرسه ی علمیه تاریخی چهار باغ اصفهان مشغول تحصیل بوده . تاریخ تولد دقیق وی در دست نیست اما سند معتبری که در دست می باشد فرزند وی به نام میرزامحمد حسن قلزم متولد 1260 هجری شمسی است ، که وی به درجه اجتهاد رسیده و در سایر علوم از جمله ، پزشکی ، ریاضیات ، هیئت و موسیقی و ... تسلط کافی داشته ، ضمنا پستی در همین وبلاگ به (نام میرزا محمد حسن قلزم وردنجانی میراث استان چهارمحال و بختیاری ) گذاشته شده .ضمناً اطلاعاتی قبل از سده 1200 به دست نیاوردیم


میرزا محمد حسن قلزم وردنجانی میراث استان چهارمحال و بختیاری
**** اولین بانوی باسواد دروردنجان

اولین بانوی سواددار وردنجانی بانو حبیبه مولوی معروف به (ملّا حبیبه یا ملّا حَبِّه ) متولد نیمه دوم سده 1200 ه . ش فرزند حاج محمد مولوی ( متن بالا ) و خواهر میرزا محمد حسن قُلزم که شخصی عالم ، با سواد و آشنا به مسائل واحکام شرعی وآشنابه علوم دینی وقرآنی که دروردنجان سکونت داشته وهنوزهم ازنسل ونوادگان وی دروردنجان سکونت دارند این مرحومه نزد پدر خود تلمذ نمود و از کتب و رساله موجود درخانه بهره مند شد .

**** اولین امام جماعت وردنجانی در خارج از وردنجان

اوّلین کسی که ازوردنجان امام جماعت شهرستان بن را برگزار می کرد مرحوم ملّا سلیمان کریمی ( متولد سده 1200 ) که متاسفانه تاریخ فوت وی هم دردست نیست ) فرزندش مرحوم ملا خدامراد کریمی است که درتاریخ 10 دیماه 1354 به رحمت ایزدی پیوست .

مرحوم ملا خدامراد کریمی پدرحاج سلیمان مؤذن سابقه دار مسجد جامع وردنجان است .

توضیح : ملا سلیمان کریمی جدّحاج سلیمان کریمی است . ضمناً اطلاعاتی قبل از سده 1200 به دست نیامده

**** اولین آرایشگر به یاد مانده یا دلاک وردنجان

تنهاآرایشگر یا دلّاک وردنجان که هنوز در یاد تعدادی از بزرگان و ریش سپیدان هست ( نه اول دلّاک ) شخصی اصالتاً بِنی به نام مرحوم کربلایی محمدآقا امانی بِنی ( متولد سنه 1200 ه.ش ) معروف به کَل مَدآقا ست که دروردنجان سکونت داشت و درزمان حیات این بزرگوار بود که فرزندش مرحوم حبیب الله امانی بِنی ( حیات از 1311 تا 1382 هجری شمسی ) معروف به حبیب دلّاک که آرایشگری را نزد پدر آموخته بود پیشه اختیارکرد و به اهالی وردنجان خدمت رسانی کرد . ضمناً مرحوم کربلایی محمدآقا مدتی هم به عنوان دشت بان انجام وظیفه می نمود .

**** اولین استخدام در ارتش از وردنجان

اوّلین کسانی که وارد ارتش شدند 4 نفر روایت شده است ( هرچهارنفرمتولد اواخر سده 1200 یا اوایل 1300 هجری شمسی می باشند )

1 – مرحوم وکیل موسی مولوی ( حاج موسی یا کربلایی موسی ) این بزرگوارپس از استخدام در ارتش بخاطر رشادت هایی در که در جنگ و عملیات ها از خود نشان داد توسط امرای ارتش آن زمان لقب « رزمجو » گرفت .

وی اوّلین کسی است که از وردنجان جهت سکونت به اصفهان مهاجرت کرد ، شاید یکی از دلایل مهاجرت شغل وی بوده .

زمانی که وی به اصفهان مهاجرت کرد وسایل نقلیه موتوری بین وردنجان تا شهرکرد اصلاً وجود نداشت وبین شهرکرد تا اصفهان هم نایاب بود ، لذا این بزرگوارمجبور بودن با حیوان به اصفهان مهاجرت کند .

لازم به یادآوری است فرزند این مرحوم دلاور ، دکتر حسن رزمجو است که در حد توان و در همین پست به آن اشاره می شود .

2 – مرحوم وکیل حیدر مولوی : نوه ای بنام فرهاد سامی داشت که با مادرش زندگی می کرد قبل از انقلاب 1357 و حین تحصیلات ابتدایی از وردنجان مهاجرت کردند . ( علت تغییر شهرت را نمی دانم درصورتی که فرهاد سامی همکلاس خودم بود )

3 – مرحوم وکیل شعبان : پدر مرحوم محمود ومرحوم شاهپور جهان پوریان

4 – مرحوم وکیل عبدالعلی کاظمی معروف به مشهدی عبدالعلی : پدر (مرحوم مشهدی غلام علی کاظمی ) این مرحوم بعد ازبازنشستگی سالیان سال مغازه بقالی در خیابانی که اکنون چهارده معصوم سلام الله علیها نامگذاری شده داشت . ( ضمنا اطلاعاتی از قبل از این تاریخ در دست نیست )

**** اولین کلاس ابتدایی در وردنجان

اوّلین کلاس ابتدایی در وردنجان در محله ی بالادی در باغ حاج سیف الله مولوی فرزند حاج فتح الله درسال 1325 هجری شمسی تشکیل شد که به آن مدرسه می گفتند ، این کلاس از کلاس های چندپایه و تا کلاس سوم ابتدایی توسط معلمی به نام آقای جامع تدریس می شد وی که اوّلین معلم ابتدایی در وردنجان بوده به مداحی و منبر نیز مسلط بوده ، اهلیت این معلم گرامی مربوط به نایین اصفهان اعلام شده ، ضمنا تعدادی ازدانش آموزان پایه اول تا سوم این مدرسه عبارت بودند از ، عزت الله رفیعی ( حاج عزت الله ) فرزند اسدالله ، فرامرز فرزند عبدالرزاق ، عبدالله فرزندفتح الله ، اسماعیل رفیعی فرزند جبار ، یوسف توکلی فرزند شیخ محمد ، ابراهیم نصیری فرزند قاسم خان ، سید جمال حسینی فرزند سید کمال ، عبدالله مولوی فرزند بهاءالدین ، علی داد مولوی فرزند عبدالغنی ، عطاءلله ( حیات الله )کاظمی فرزند ابوالقاسم ، عوض (عوضعلی) فرزند علی آقا ، نصرت الله مولوی فرزند سیف الله ، قربان علی فرزند سلطان علی

توضیح این که ساختمان و باغ ، ابتدا از نواب ها بود که مرحوم حاج سیف الله مولوی فرزند حاج فتح الله از وی خریداری کرد و پس از آن که حاج سیف الله به اصفهان مهاجرت کرد مرحوم حاج جعفرعلی مولوی پدر حاج محسن مولوی ساختمان و محوطه وباغ مربوطه را خریدو درآن ساکن شد . ضمناً پس از این که چندین بار محل تحصیل دانش آموزان در ساختمان های مختلف جابجا شد اولین دبستان وردنجان در سال ۱۳۰۱ ه .ش به نام دبستان مولوی ساخته شد .

**** اولین فارغ التحصیل دانشگاهی در وردنجان

اوّلین وردنجانی که فارغ التحصیل دانشگاهی است دکتر حسن رزمجو متولد 1327 « فرزند مرحوم کربلایی موسی مولوی ( رزمجو) یا وکیل موسی » از خیّرین بزرگوار و محب اهل بیت عصمت و طهارت و یار قرآنی و شخصی مؤمن و متعهد است وی متخصص چشم پزشکی- فلوشیپ فوق تخصصی قرنیه و خارج چشمی در اصفهان و بنیان گذار مرکز چشم پزشکی صدرا - استاد نمونه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان - فعال ترین چشم پزشکان در عرصه مدیریتی و درمان بیماران دانست - ریاست دانشکده پزشکی و دانشگاه اصفهان ریاست انجمن چشم پزشکی اصفهان - عضویت در شورای عالی نظام پزشکی تاسیس بخش چشم پزشکی بیمارستان فیض و دبیری هیات بورد چشم پزشکی و بسیاری از خدمات و جوایز از افتخارات ایشان است وی همچنین لوح تقدیر مسئولیت پذیری و تعهد اجتماعی بنیاد شمس را دریافت نموده است، کار مداوم پژوهشی و عضویت در تحریریه چندین مجله و عضویت در هیئت امنای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را نیز در کارنامه دارد. ایشان در سال 1386 بعنوان چهره ماندگار استان اصفهان انتخاب شده اند. مؤسس و مدیر عامل کلینیک صدرا ( چشم پزشکی ) در اصفهان

در مورد کرامات و فعا لیت های خیّرانه دکتر حسن رزمجو در عرصه های پزشکی و غیرو به همین نکته بسنده کنم که اجازه انشتار بیش از این را ندارم .

الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ– ( آیه 274 سوره مبارکه بقره )

كسانى كه اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشكارا انفاق مى كنند، اجر و پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسى براى آنهاست ونه غمگين مى شوند.( آیه 274 سوره مبارکه بقره )

یُطعِموُنَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً و یَتیماً و أسیراً ، إنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللَّهِ لا نریدُ مِنکُم جَزاءً و لاشُکُوراً– ( آیات 8 و 9 سوره مبارکه انسان )

( و به [پاس] دوستی [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می‏دهند. "ما برای خشنودی خدا است که به شما می‏خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی‏خواهیم. ) – ( آیات 8 و 9 سوره مبارکه انسان )

پیشاپیش به علّت عدم هماهنگی با جناب آقای دکتر رزمجو برای انتشار این مطلب از محضرشان پوزش می طلبم و عذر خواهی میکنم .

**** دومین نفر وردنجانی که ساکن اصفهان شد

دومین نفر که همراه خانواده به قصد سکونت به اصفهان مهاجرت کرد پدر خودم مرحوم مشهدی محمدقلی کریمی (مش مَمَد قلی ) و به قول اصفهانی ها ( مَش مَمِد) (حیات آذر1301 تا آذر1379 ) فرزند مرحوم کربلایی کریم است که مسیر وردنجان تا شهرکرد را به علّت عدم وسایل نقلیه موتوری از حیوان استفاده و از شهرکرد تا اصفهان را با ماشین طی کردند. این مرحوم یک بار به اصفهان مهاجرت و پس از سه سال به وردنجان بازگشت و برای دومین بار به اصفهان مهاجرت حدود 20 سال در اصفهان سکونت داشت .

وی پس از مهاجرت به اصفهان مهمان نواز تعداد زیادی از وردنجانی ها در خانه یا محل کار بود که به اصفهان سفر می کردند و برای آنان که جویای کار بودند سفارشات لازم را انجام می داد .

در سال 1350 هجری شمسی به اصرار پدر مرحومش کربلایی کریم مبنی بر این که تنها فرزند ذکورهستی و باید کشاورزی را اداره کنی به وردنجان بازگشت و فصل تابستان را به کشاورزی و فصل زمستان را در اصفهان مشغول کارگری بود .

وی از شاگردان مکتب مرحوم آخوند نظر و مردی بذله گو حاضر جواب و شوخ طبع بود .

دارای سواد مکتبی وعلوم آخوندی و ادعیه و راوی قصص قرآن و قصص انبیا ء و آشنایی کامل با تاریخ و روضه اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام داشت .

مرحوم تعریف می کرد بخاطر سوادمکتبی قابل توجهی که داشت مورد دعوت آموزش و پرورش آن زمان قرارگرفت تا به عنوان معلّم استخدام شود لذا به علّت عیالواری و حقوق کم ومخارج بالا از معلّمی امتناع وتا آخر عمر مشغول شغل مقدس کشاورزی و کارگری بود .

کتب نفیس و ارزشمندی با قدمت بیش از 400 سال داشت که توسط اینجانب ( حاج حیدرعلی کریمی : نویسنده همین مطالب ) جهت نگهداری و استفاده بهینه به موزه امام رضا علیه السلام هدیه گردید و رسید آن به شکل لوحی متبرک (پس از چندماه تحقیق درمورد ارزش و قدمت کتب ) دریافت شد .

مزید استحضار است کارشناسان موزه امام رضا علیه السلام هر کتابی را نمی پذیرند لذا پس از دریافت کتب مراتب در شورای مربوطه کارشناسی و درصورت تاییدمحتویات و قدمت و ارزش تاریخی رسید می کنند .

ضمناً حقیر ( حیدرعلی کریمی ) در تیرماه 1342 در اصفهان متولد و کلاس اول ودوم ابتدایی را در اصفهان خواندم )

**** سومین وردنجانی که ساکن اصفهان شد .

سومین نفر که همراه خانواده مرحوم حاج عبدالباقی رفیعی « 1309 تا 1388 ه ش » ( فرزند مرحوم ملا فضل الله است ) که به قصد سکونت به اصفهان مهاجرت کرد ، مهاجرت نامبرده به اصفهان زمانی بود که از وردنجان تا شهرکرد و شهرکرد تا اصفهان را باوسایط نقلیه زمان خود طی کرد .

این بزرگوارکه معلّم آموزش و پرورش و کاتب قران و شخصی با اخلاق بود ، از مقلّدین و پیروان مرجع عالی قدر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی ( ره ) بود که فعّالیت انقلابی خودرا از سال 1342 علیرغم خفقان و فشاری که در رژیم طاغوت توسط ساواک ( سازمان اطلاعات و امنیت وزارت کشور) وجود داشت ، به صورت مخفیانه رساله امام خمینی (ره) را خریداری وبه دوستان وآشنایان و طالبان انقلاب وخط امام دراصفهان و وردنجان هدیه می دادند .

جهت اطلاع بیشتر عرض کنم نام برده پدر
شهید احمدرفیعی و فرهنگی بازنشسته استاد فضل الله رفیعی می باشند .

وی در سال 1388 هجری شمسی به رحمت ایزدی پیوست ، روحش شاد و یادش گرامی باد .

**** اولین نمایندگی پست در وردنجان

اوّلین کسی که نمایندگی اداره پست در وردنجان را عهده دار بود مرحوم مشهدی محمد یوسفی ( حیات 1302 تا 1366 هجری شمسی ) فرزند مرحوم مشهدی حبیب آقا بود . روحشان شاد و یادش گرامی باد . ( حاج ذبیح الله یوسفی وردنجانی درکتاب خاطرات خود به نام ذبیخ الله می نویسد : مسئولیت دریافت و ارسال نامه های روستا از طریق پست هم با عموی بنده مشهدی محمد یوسفی بود نامه هایی که با پست میآمد را فردی از شهر بن که هفته ای سه روز با یک دوچرخه پایی مسیر «بن - شهر کرد » را رکاب میزد میآورد و نامه هایی که مردم برای اقوام خودشان میفرستادند را با خودش به اداره پست شهر کرد میبرد و مشهدی محمد هم نامه ها را به بروبچه های خودی میداد تا به درب منازلشان برسانند و هدیه ای به عنوان شیرینی بگیرند، چون در آن زمان بردن یک عدد نامه به درب منازل باعث خوشحالی آنان می شد، چرا که تنها وسیله ارتباطی افراد با اقوامشان از راههای دور و نزدیک همین مکاتبات نوشتاری در قالب ارسال نامه بود و مانند حالا نبود که تمام پیامها بسرعت و کمتر از یک دقیقه؛ پیامک به دست افرادبرسد . یک خاطره هم از خودم بگویم وقتی در تاریخ 7 تیرماه 1361 در منطقه عملیاتی کردستان مجروح شدم و نهایتا پس از انتقال به بیمارستانهای سنندج و کرمانشاه به بیمارستان پارس تهران منتقل شدم به علت عدم تلفن ناچار بودم مراتب را طی نامه ای دست نویس به اهالی بنویسم تا به نحوی به خانواده ام اعلام کنند لذا نامه ای به مرحوم مشهدی فضل علی ( معروف به مَش فرضعلی ) نوشتم این نامه از تاریخی که به مهرپست تهران ممهور و نهایتاً به پست وردنجان رسیده بود 12 روز طول کشیده بود .

**** اولین کویتی وردنجان

اوّلین کسی که جهت کارو امرارمعاش از ایران خارج و به کویت عزیمت کرد مرحوم حاج مقیم کاظمی است (پسران وی عبارتند از عبدالبشیر ( حاج بشیر ) ، عبدالرزاق ، عبدالغفار ، عبدالراشد ) ( حاج مقیم 1306 تا 1368 هجری شمسی )

**** اولین وردنجانی که ساکن کویت شد

اوّلین کسی که مقیم کشورکویت شد حاج ثانی کریمی یا ( کربلایی ثانی کریمی ) فرزند مرحوم کربلایی موسی کریمی است .

حاج ثانی کریمی برادرمرحوم حاج اتابک کریمی و پدر دکترعباس کریمی وردنجانی است که پس از اقامت در کویت کفیل ایرانیان بودو اقدامات لازم درخصوص مهاجرین کشور ایران به کویت ازجمله وردنجانی ها را انجام می داد .

شایع است در سالهای گذشته دورکه شیخ کویت دستوراخراج ایرانیان ازکویت را صادرکرد ، به حاج ثانی نیز مراتب را اعلام می کنند که باید کشورکویت را ترک کنید وی درجواب می گوید حرفی ندارم فقط اموال من را خریداری کنید ازکویت می روم سپس مقامات می گویند اگر چنین باشد باید نصف کویت را بخریم و بدین وسیله وی به اقامت خوددرکویت ادامه می دهند .

**** بازهم اولین معلم های وردنجان

یکی دیگر از اوّلین معلم های وردنجان علی اسماعیلی ( معروف به شیخ آقا علی ) فرزند مرحوم حاج غلام علی (حج غولمعلی) است برداران وی عبارتند از ( مرحوم حاج چراغ علی ، حاج قاسم ، حاج عبدالله ، و
شهید عبدالمناف اسماعیلی) این بزرگوارتحصیلات خودرا به صورت حوزوی شروع و سپس جذب آموزش و پرورش شده و به عنوان معلم مشغول تدریس و تعلیم وتربیت شد .

**** اولین وردنجانی که ساکن تهران شد

اوّلین کسی که به تهران عزیمت ودرآنجا برای همیشه ساکن شد مرحوم حاج یزدان پناهی (فنائی ) فرزند مرحوم محمد و برادر حاج عبدالله پناهی پدر
شهید حمید رضا پناهی ( فنائی ) است

**** اولین وردنجانی که ساکن خوزستان شد

اوّلین کسی که از وردنجان به خوزستان رفت و درآبادان ساکن شدمرحوم کربلایی رحمت الله رفیعی است و همانجا ازدواج می کند ولی متاسفانه هیچ فرزندی اعم از ذکور یا اناث نداشت ،

وی اولین جوشکار شبکه گاز رسانی از وردنجان و استان چهارمحال و بختیاری نیز محسوب می شود و علی رغم آن که استخدام پالایشگاه نفت آبادان بوده به شغل پیمانکاری و فروش لوله و اتصالات جانبی اشتغال داشته کار وی در آبادان از زمانی رونق پیدا می کند که قسمتی ازشهرداری آبادان را اجاره و با چندین کارگر مشغول کار می گردد . از جمله کارهای مهم و به یاد ماندنی وی پیمانکاری قسمتی از شبکه گازرسانی اوایل 1340 هجری شمسی گچساران به شیراز بود که برای اولین بار در کشور افتتاح و گاز رسانی شد .

روایت است تعدادی از شاگردان و کارگران وی هفشجانی بودند که در آن زمان مهارت جوشکاری لوله گاز را فرا می گیرند و بعداً موفق به آموزش تعداد زیادی هفشجانی می شوند و اکنون هفشجان معروف به شهر صنعتگران و شهر جوشکارها و از افتخارات استان محسوب می شود ، ضمنا مرحوم کربلایی رحمت الله رفیعی از بُنیه مالی خوبی برخوردار بود و دهها نفر را به زیارت خانه خدا و عتبات عالیات روانه کرد .

**** اولین پارچه فروش وردنجانی

اوّلین کسی که بزاز ( پارچه فروش ) بوده شخصی به نام مرحوم ناصر رفیعی فرزند مرحوم نظراست ، وی که از حیوان برای حمل پارچه استفاده می نموده به صورت دوره گردی به روستاهای دور و نزدیک (نافچ ، کاکلک ، ارجنک ،پیربلوط ، کرسنک ،و ... و از این طرف به هرچگان ، تومانک ، بارده ، شیخ شبان ، لاطان (لارک فعلی ) ، بن و روستاهای هم جوار سفرکرده و خدمات داشته است .

**** اولین قصابی در وردنجان

اوّلین قصابی در وردنجان شخصی از شهرکرد معروف به عَبدُلی سُرخه که قصابی را بصورت رسمی دروردنجان شروع کرده است .

**** اولین مغازه در وردنجان

اوّلین مغازه در وردنجان : مرحوم اسدالله رفیعی متولد سده 1200 هجری شمسی : پدر( حاج عزت الله ، مرحوم کربلایی امان الله و حاج محمد رفیعی ) در وردنجان دایر گردید. تا آن زمان هر چند اهالی خودکفا بودند ولی برای تهیه اقلامی خاص مثل قند و شکر و برنج ( که فقط خوراک شب عید یا مهمانی خاص بود ) از راه تجارت بین وردنجان و نجف آباد اصفهان تهیه می شد ، شهرکرد هم روستایی به نام دهکرد بود و امکانات و تجارت آنچنانی نداشت و بیشتر نمد تولید می کردند از طرفی نیاز به خرید گیاهی به نام « هُر » را نداشت لذا ناچار به نجف آباد می رفتند

**** اولین توزیع کوپن در وردنجان

اوّلین کسی که توزیع اجناس کوپنی (قبل از انقلاب در زمان پهلوی ) را به عهده داشت و جنس کوپنی توزیع می کرد مرحوم خدامراد مولوی ( 1291 تا 1378 ه.ش ) معروف به ( مَش خدامراد ) پدرحاج اسماعیل مولوی است .

***اوّلین متخصص شکسته بندی در وردنجان مرحوم مشهدی عربعلی محمد یوسفی بود ،شغل اصلی وی گله دار ی بود امّا مهارت لازم در شکسته بندی انسان و حیوانات را داشت که حتی از استان ها و شهرها و روستاها جهت معالجه و مداوا به ایشان مراجعه می کردند . و یا در موارد حاد برای طبابت به محل برده می شد وی شخصی شوخ طبع و با اخلاق بود و پس از ظهور رادیولوژی و گرافی در صورت لزوم پس از روئیت مدارک پزشکی تشخیص خوبی داشت و طبابت را انجام میداد ،

این مرحوم با این که پس از انقلاب 1357 سالمند شده بود ، لیکن مورد اعتماد مردم قرارداشت و مشغول شکسته بندی بود لازم به ذکر است مرحوم مشهدی دیدارعلی مولوی معروف به مش دیدَرعلی که آن هم گله دار بود در غیاب مرحوم مشهدی عربعلی شکسته بندی را انجام میداد می توان به عنوان دومین نفر یاد کرد .

**** اولین عطاری در وردنجان

اوّلین کسی که اقلام عطاری وگیاهان دارویی همچنین لوازم خیاطی مثل سوزن و ... در وردنجان به فروش می رساند شخصی معروف به نام آم سووار بود، علت نامگذاری به نام آم سووار این بوده که وی دوره گردی خود را با الاغ به سایر روستاهای استان انجام میداده (عطاری سیّار)

**** اولین گواهینامه رانندگی دروردنجان

اوّلین شخص از وردنجان ودوّمین نفری که در استان چهارمحال و بختیاری موفق به اخذ گواهینامه رانندگی پایه یکم ( راننده ماشین های سنگین ) شد . مرحوم مشهدی عباسقلی مولوی ( مشهدی عباس ) ( نهم آذر 1305 تا چهارم مهرماه 1384 ه.ش

) فرزند مرحوم علی مولوی است .

درمورد گواهینامه مطلبی را جهت اطلاعات عمومی عرض کنم .

اوّلین کسی که در استان چهارمحال و بختیاری گواهینامه رانندگی پایه یک گرفت مرحوم حاج فرج الله قاسمی دهکردی از نامداران و سرشناسان استان مخصوصاً شهرکردومرحوم مشهدی عباسقلی مولوی وردنجانی دوّمین نفر در استان چهارمحال و بختیاری و اوّلین شخص وردنجانی است که موّفق به اخذ گواهینامه پایه یکم گردید .

وی اولین کسی است که در وردنجان اولین خودرو ( جیپ ) را خریداری و به صورت رایگان در خدمت افراد بیمار و بانوان باردار مسیر وردنجان تا شهرکرد قرار داد .

ضمناً وی گواهینامه پایه 2 را چندین سال قبل از گواهی نامه پایه یک در آبادان گرفت و این درحالی بود که آزمون شهر وی توسط افسران انگلیسی ساکن آبادان گرفته شده بود .

لازم به ذکر است ک پستی جداگانه درمورد وی در همین وبلاگ منتشر شده است حتماً بخوانید .

مشهدی عباس ساقی جبهه ها و سالمندترین رزمنده وردنجانی


**** اولین گاری اسبی عبور از وردنجان ( بِن تا شهرکرد)

اولین کسی که به علّت عدم وجود وسایل نقلیه با گاری اسبی مسیر شهرستان بِن تا شهرکرد را طی و خشکبار ( آلوچه خشکه ، پَر زَردالو ) کشاورزان از جمله وردنجانی ها را به صورت کرایه کشی تا بنگاه شهرکردحمل می کرد مرحوم کربلایی فضل الله امانی بِنی ( پدر خسرو ، و اَمنُ الله امانی بِنی بود )

***اولین راننده بِنی از مسیر بِن تا وردنجان و ...

اوّلین راننده ای که مسافر و بار وردنجانی ها را به نجف آباد و ازآنجا به اصفهان منتقل می کرد شخصی بِنی به نام حاج علی یار بود که مسافران بن وردنجان و نافچ را همراه با بار آنان از طریق گردنه سامان که بین نافچ و سامان می باشد به نجف آباد و اصفهان گسیل می داد. این ماشین کامیون باری بوده و مسافران روی بار سوار می شدند . تو فیلم های هندی نمونه آن دیده می شود .

**** اولین قهوه خانه وردنجان

اولین کسی که در وردنجان قهوه خانه و مسافرخانه دایر کرد مرحوم حاج فتح الله رفیعی ( متولد اوایل 1300 وفات نوزدهم دی ماه 1386 ) است ، مرحوم حاج فتح الله رفیعی با احداث ساختمانی مشرف به سه راهی هرچگان پذیرای مسافران بین راهی ( اعم از مسافران مال سوار و بعدها مسافران ماشین سوار ) در مسیر هرچگان ، بن ، تومانک ، بارده ، هوره ، شیخ شبان ، لارک « لاطان قدیم » و روستاهای اطراف تا شهرکرد شد . که با امکانات سرویس بهداشتی ، صبحانه ، ناهار ، شام ، میان وعده در نوع خود بی نظیر و نمونه بود این مسافرخانه یا به قول قدیمی ها قهوه خانه ( قعوِه خونه کَل فتُ الله ) تنها محل اسکان موقت در مسیر شهرکرد تا وردنجان و روستاهای بعد از وردنجان بود که افراد متاهل با خانواده یا به صورت مجردی از آن بهره می بردند این قهوه خانه تنها محل اسکان و تنها مرکز فروش بنزین این مسیر نیز محسوب می شد و این مرحوم با ذخیره صدها لیتر بنزین در بشکه نیاز وسایل نقلیه را بر طرف می کرد . یکی دیگر از خدمات در این قهوه خانه ، اطاق انتظار مسافرانی بود که برای مسافرت به شهرکرد یا روستاهای اطراف در سرما و گرما منتظر دیگران یا خود رو بودند یا مجبور به بیتوته در این قهوه خانه می شدند که بعضاً ساعت ها طول می کشید. لازم به توضیح است این قهوه خانه صرفاً بخاطر خدمات اسکان و بیتوته و اطاق انتظار بود لذا با مغازه های کافی شاپ و کافی استور و قهوه و نسکافه و... اشتباه گرفته نشود .

**** اولین تراکتور در وردنجان

اوّلین تراکتور وردنجان توسط دو برادر به اسامی حاج سید جلیل و حاج مهدی حسینی فرزند مرحوم سید ابراهیم خریداری شده است . ( حدود 1330 ه . ش ) روایت است روزی که این دو برادر جهت خرید تراکتور با وسیله نقلیه عمومی آن روز مسیر شهرکرد تا اصفهان را طی می کردند ، لحظاتی به خواب می روند و پولی را که داخل یک کیسه کوچک ( چِغِّن داشتند ) از دستشان می افتد کف ماشین ، شخصی مبلغ را برمی دارد و وقتی بیدار می شوند به آنها تحویل میدهد و می گوید پس پاداش من چی میشه ؟ سید جلیل از روی مزاح به او می گوید تو اگر بخور بودی پول را به ما نمی دادی !

**** اولین شعبه نفت در وردنجان

اولین و تنها شعبه نفت در وردنجان در سال 1340 توسط حاج سید باقر موسوی فرزند مرحوم سید مسعود (آقا مسعود ) « متولد 1320 ه ش » پدر
شهیدسیداصغر موسوی ساخته شد این شعبه نفت توسط برادرش مرحوم حاج سید شریف ( 1322 تا 1384 ه ش ) پدر شهیدسیدقاسم موسوی اداره و تا سال ها بعد از گازکشی در وردنجان فعال بود .

**** اولین آسیاب صنعتی دروردنجان

اولین آسیاب صنعتی » گازوئیل سوز » در سال 1341 ه . ش توسط دو برادر به اسامی مرحوم حاج عبدالباقی رفیعی ( 1309 تا 1388 ه ش ) پدر
شهید احمد رفیعی و مرحوم حاج ملا ابراهیم ( 1301 تا 1377 ه ش ) فرزندان مرحوم ملا فضل الله خریداری و در وردنجان شروع به کار کرد ، این آسیاب پس از مدتی توسط مرحوم حاج سلیمان کریمی فرزند مرحوم ملا خدامراد خریداری و تا سال ها پس از انقلاب اسلامی خدمات رسانی داشت . ضمناً آسیاب دوم توسط مرحوم حاج مقیم کاظمی و مرحوم حاج عبدالله پناهی ( فنایی ) پدر شهید حمید رضا پناهی و آسیاب سوم توسط مرحوم حاج قربانعلی مولوی ( حاج فاضل ، اِمام ) فعالیت داشتند ، ضمناً قبل از سال 1341 مردم وردنجان و روستاهای اطراف از آسیاب آبی که صدها سال قدمت داشت استفاده می کردند هرچند آسیاب آبی تا سال 1350 زمستان ها فعال می شد ولی بخاطر بی توجهی و بی فرهنگی و سهل انگاری مسئولین مورد بی توجهی قرار گرفت و از سال 1354 تخریب کلی آن شروع شد .

**** اولین بانوی مداح در وردنجان

اوّلین مداح زن و تنها مداح زن در وردنجان شخصی بود نابینا به نام مرحوم شازاده کریمی یا خاله شازاده فرزند مرحوم سلطان علی کریمی که شخصی محب اهل بیت و تسلط کافی در روضه خوانی معصومین و اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیه را داشت ، این بزرگوار حساسیت زیادی به بلندخوانی داشت و درحدی روضه می خواند که صدایش بیرون از اطاق نرود وی که نابینا و روشندل بود قبل از هر روضه باید اطمینان کافی از عدم حضور نامحرم در اطراف پیدا می کرد درغیر این صورت روضه نمی خواند وهمانطور که گفتیم صدای این بزرگوار ازجمع بانوان بیرون نمی رفت . برادران وی عبارت بودند از( مرحوم آخوند محمد ، مرحوم غلامحسین ، مرحوم قربان علی کریمی) روحش شاد و یادش گرامی ، با فاطمه زهرا سلام علیه محشورباشد ان شاءالله

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد...

الهی آمین

**** اولین جوشکاری در وردنجان

اوّلین جوشکاری درب و پنجره در وردنجان توسط فرزندان مرحوم عوض علی جعفری به اسامی استاد محمدو اسکندر جعفری دایر شده است .

**** اولین دندانسازی در وردنجان

اوّلین کسی که در وردنجان بصورت تجربی ( کشیدن دندان و ساخت دندان مصنوعی ) را شروع کرد واز مهارت بسیار بالایی برخوردار شد مرحوم رمضان علی صادقی فرزند امیر قلی متولد 1305 بود که در تاریخ 13/5/1363 به رحمت ایزدی پیوست .

وی مراجعه کننده از استانهای دیگر و شهرها و روستاهای اطراف را داشت و علیرغم این حرفه تزریقات هم انجام میداد.

**** اولین وردنجانی که در اصفهان نانوایی داشت

اوّلین کسی که در اصفهان ( سال 1347 ه.ش) و در خیابان فیض نانوایی داشت حاج علی همّت کریمی فرزند مرحوم مشهدی حاجت علی کریمی است این نانوایی در مغازه ای که از یک نفر اصالتاً گلپایگانی و فردی بسیار مؤمن بود اجاره گرفته شده ، این نانوایی به نام نانوایی یا علی مدد (علیه السلام ) مشهوربود .

ضمنا وی اوّلین کسی است که مغازه نانوایی را در سال 1354 ه.ش دروردنجان دایر کرد .

**** اولین مینی بوس در وردنجان

اوّلین مینی بوس در وردنجان مربوطه به دهه 1350 ه.ش به نام کربلایی حفیظ الله مولوی می باشد که رانندگی آن را دادمادش به نام حاج علی ضامن مولوی به عهده داشت . وی دراوایل دهه 1340 ه.ش داری وانتی بود که روی آن چادر کشیده و مسافران و محموله آنان درمسیر وردنجان ، نافچ ، چالشتر ، مهدیه و اشکفتک و بالعکس را انجام میداد .

**** اولین راننده غلطک در وردنجان

اولین راننده غلطک یا اولین غلطکچی وردنجانی حاج مهراب مولوی وردنجانی متولد 1332 است ، این راننده پایه یکم که فرزند (مرحوم حاج عباس مولوی وردنجانی دارنده اولین گواهینامه رانندگی در وردنجان و ساقی جبهه هاست ) . تجربه رانندگی با انواع واقسام وسایط نقلیه را دارد ، در سال 1351 در شرکت راه سفر تجن که مدیریت آن به عهده مهندس همایونی و پیمانکار جاده شهرکرد یا ن چشمه بود راننده غلطک جاده سازی بود و در صورت لزوم رانندگی سایر وسیله نقلیه را به عهده می گرفت .

**** اولین هیئت عزاداری ثبت شده در وردنجان

درمورد اینکه بگوییم کدام هیئت از دسته های عزاداری در وردنجان اولین بار تشکیل شد، با توجه به سابقه طولانی دسته گردانی در وردنجان بین دو هیئت « حضرت علی اصغر علیه السلام » و هیئت « سِیِّدا ( سادات ) که بعداً هیئت قمر بنی هاشم علیه السلام » نامیده شد و توسط سادات موسوی ( مرحوم حاج سید جلال موسوی و مرحوم حاج سید جمال موسوی و... ) اداره می شد اختلاف است . و علّت آن نیز مشخص است ، زیرا دسته ی عزاداری بالادِه وردنجان « حضرت علی اصغر علیه السلام فعلی » از شرق وردنجان به طرف غرب وردنجان حرکت می کرد و سادات موسوی وردنجان که در غرب وردنجان سکونت داشتند با جمعی عزادار ( سینه زن و زنجیرزن ) و همراه داشتن عَلَم ، بیرق ، تعدادی نَعش بزرگ و کوچک به یاد شهدای عاشورا ، نیزه های چوبی که بر سَرِ آنها سَرهای چوبی و رنگ شده که طبیعی و خون آلود بنظر می رسید به یاد سَرهای بُریده شده شهدای روز عاشورا ،گهواره حضرت علی اصغر علیه السلام ، و حِجلِه حضرت قاسم علیه السلام ( اطاقکی ساخته شده چهارچوب و تزئئین شده با پارچه های سبزِ نُو همراه با تِکّه و نوارهای رنگی که اطراف آن آئینه هایی نصب شده بود و روی نردبانی قرار می گرفت تا توسط دو نفر بین عزاداران زنجیر زن و سینه زن حمل شود . توسط عزاداران سادات با مهارت کافی ساخته شده بود به دسته حضرت علی اصغر علیه السلام فعلی می پیوستند و پس از حضور در قبرستان و فاتحه برای اموات ( غرب وردنجان ) در آبادی دُور می زدند. و درظهر روز عاشورا به محل خیمه های موقتی که در شرق وردنجان بالای دِه توسط اهالی وردنجان ساخته می شد مراجعه می کردند و پس از برگزاری تعزیه روز عاشورا خیمه ها را به آتش می کشیدند . علیهذا اولین هیئت عزادارای که دروردنجان به ثبت رسید « هیئت حضرت علی اصغر علیه السلام » در سال 1352 هجری شمسی است و جالب اینکه دسته زنجیرزنان تا چند سال اول تاسیس ، روپوش مشکی رنگ بلند تا زیر زانو می پوشیدند که جلو آن یعنی روی سینه نوشته شده بود « هیئت متوسلین به حضرت علی اصغر علیه السلام » . و تقریباً ازهمان تاریخ دسته عزاداری سادات موسوی بصورت مجزا فعالیت کرد که اکنون هیئت قمر بنی هاشم علیه السلام نامیده می شود . لازم به یاد آوری است هرچند می طلبید که وردنجانِ رو به رشد در آن زمان حداقل دو دسته عزاداری داشته باشد ولی عزیزانی مخالف بودند و آن را نشانه دو دستگی و اختلاف می دانستند . ضمناً هیئت قمربنی هاشم علیه السلام وردنجان در تاریخ 1364 به ثبت رسید .

**** اولین اتوبوس در وردنجان

اولین اتوبوس در وردنجان توسط حاج محمد رفیعی متولد 1324 ه .ش فرزند مرحوم اسدالله در سال 1352 ه .ش خریداری شد ، حاج محمد رفیعی که کارمند رسمی ذوب آهن بود با اتوبوس مذکور کارمندان و کارگران ذوب آهنی وردنجانی و روستاهای اطراف را تا مسیر ذوب آهن اصفهان سرویس دهی می کرد .

**** اولین کارمند دانشگاه علوم پزشکی در وردنجان و تزریقات وپانسمان

اوّلین بهیار و تزریقات و پانسمان وردنجان که کار طبابت نیز انجام می داد حاج یوسف توکلی فرزند مرحوم حاج شیخ محمد و پدر
شهید اسماعیل توکلی و برادرشهید مهدی توکلی است که سالها قبل از انقلاب به این شغل مقدس اشتغال داشت و پس از ساخت اولین بهداری در روستای وردنجان درآن مشغول به کارشد .

**** اولین لوله کشی آب در وردنجان

اولین آب رسانی وردنجان در سال 1350 هجری شمسی توسط پیمانکار آقای شیدایی به این صورت که چاه آب توسط اهالی وردنجان متری یک ریال حفر و فقط کوچه های اصلی لوله کشی و شیر آب در ستون های مکعب مستطیل سیمانی به عرض 40 وارتفاع حدود 120 سانتی متر درتمام کوچه ها درفاصله های مناسب نصب و آب بهداشتی بصورت رایگان جهت مصرف در اختیار اهالی قرار گرفت ، مسئولیت موتورخانه آب را مرحوم حاج یحیی صالحی ( هدایت الله ) فرزند مرحوم عبدالعظیم ( حیات 12 تیرماه 1316 تا 21 آبان ماه 1392)که در کشور کویت استادکار لوله کشی شده بود قبول کرد ، فکر کنم در آن زمان 5 نفر به نام هدایت الله در وردنجان وجود داشت که مشهدی هَدایت الله بنابه مسئولیت جدید و طبق رسم و رسوم ان زمان که معمولا مشاغل خاص پسوند اسم قرار می گرفت این مرحوم نیز به هَدا موتوری معروف و شناخته می شد . مرحوم حاج هدایت الله این مرد خوش اخلاق و خوش برخورد مسئول حوادث آب ( تعمیر ، قطع ، وصل ) آب بود و تمام ابزار وسایل خود را در تمام فصول سال با دوچرخه حمل و خدمات رسانی می کرد تا رضایت اهالی روستا را فراهم کند ، زمانی هم که انشعابات خانگی شروع شد همکاری بسیار صمیمی با اهالی داشت . خدا رحمتش کند ان شاءالله

**** اولین استخدام نیروی هوایی در وردنجان

اوّلین کسی که به استخدام نیروی هوایی درآمد
شهید محمدمولوی متولد 1333 فرزند مرحوم مشهدی مهدی قلی مولوی ( ساکن اصفهان بود ) که درتاریخ 1363 درمنطقه شلمچه به شهادت رسید

**** اولین کوره آجرپزی در وردنجان

اولین کوره آجرپزی دروردنجان در سال 1352 هجری شمسی توسط آقای مصیب کریمی متولد 1326 فرزند مرحوم امیرقلی و برادر
شهید شیخ مهدی کریمی در مسیر وردنجان نافچ ( دوراهی زمین های طلاها) ساخته شد .

**** اولین تعمیرگاه دوچرخه و اولین سیرابی فروشی در وردنجان

اولین کسی که تعمیر و تعویض دو چرخه در وردنجان را شروع کرد، کربلایی صفر علی اسماعیلی وردنجانی متولد 1336 فرزند مرحوم مشهدی رمضانعلی اسماعیلی ( معروف به کدخدا رمضون ) است وی در سال 1352 در حالی که حدود 16 سال داشت در میدانی معروف به میدان حاج کرمعلی اسماعیلی پدر
شهید ستار اسماعیلی مغازه تعمیر و تعویض دو چرخه زد و جالب این که زمستان ها بعلت کساد بازار تعمیرات به شغل سیرابی ( شکمبه ) فروشی روی می آورد ، وی پس از خدمت سربازی موفق به اخذ گواهی نامه پایه یکم رانندگی شد و با جمعی از پایه یکم های وردنجانی جزو اولین رانندگان اتوبوس شهری شهرکرد ( مرکز استان شدند که در ادامه مطلب به این موضوع می پردازیم .

**** اولین رانندگان اتوبوس واحد شهری شهرکرد در وردنجان

پس از تشکیل شرکت اتوبوسرانی درون شهری شهرکرد ( وبین شهری فرخ شهر و شهرکیان ) می توان گفت این شرکت با همکاری رانندگان وردنجانی اعتبار پیدا کرد و چرخ اتوبوس های این شرکت با رانندگی پایه یک های وردنجان به چرخش درآمد که عبارتند از آقای صفر اسماعیلی فرزند مرحوم مشهدی رمضان علی اسماعیلی ( معروف به کدخدا رمضون ) ، آقای یوسف یوسفی فرزند مرحوم مشهدی نورالله ، آقای ناصر یوسفی فرزند مرحوم مشهدی محمد ، آقای سید قاسم موسوی فرزند مرحوم مشهدی آقا عزیز ، آقای عطاءالله بیگی فرزند مرحوم مشهدی شیخ عسکر، آقای قدرت الله یوسفی فرزند مرحوم مشهدی امام قلی ، آقای عباس صالحی فرزند مرحوم حاج هدایت الله ، آقای عبدالله اسماعیلی فرزند مرحوم حاج گودرز ، آقای سید فرج الله موسوی فرزند مرحوم مشهدی آقا منصور که سال ها خدمات رضایت بخشی به مردم استان ارائه دادند .

**** اولین مبارز سیاسی وردنجانی که در رژیم پهلوی توسط ساواک دستگیر شد

اولین کسی که بخاطر مبارزه با رژیم پهلوی توسط نیروهای امنیتی شاه دستگیر شد ، مرحوم حجت‌الاسلام شعبانعلی یوسفی معروف به ( شیخ قاسم ) فرزند مرحوم هیبت الله متولد ۱۳۳۳ وردنجان است . وی که از طلاب مبارز و سیاسی حوزه علمیه اصفهان بود حجره اش در تاریخ بیستم خرداد 1353 توسط نیروهای شهربانی مورد بازرسی قرار می گیرد و مدارکی اعم از کتب سیاسی ، اسلامی، عکس امام خمینی (ره) و نوشته‌هایی با خط خودش که به زعم ساواک مؤید افکار انحرافی بود به دست می آید لذا دستگیر و پس ازبازجویی و تشکیل پرونده به دادسرا اعزام می گردد . وی پس از آزادی نیز مدتها تحت مراقبت بود تا اینکه در سال ۵۶ نیز مجدداً توسط ساواک ( سازمان امنیت وزارت کشور ) احضار و در رابطه با اظهاراتش در باره انقلاب به وی هشدار داده می‌شود . این روحانی مبارز در طول سالها مجاهدت فرهنگی، حضوری پررنگ در برگزاری آیین های دینی و مذهبی در سطح مساجد استان داشت و یكی از مبلغان امور دینی بود. این مرحوم در تاریخ سوم خرداد 1391 مصادف با اول رجب المرجب با زبان روزه در حال مهمانی خدا به رحمت ایزدی پیوست ، روحش شاد و یادش گرامی باد .

**** اوّلین پرچم جمهوری اسلامی در استان چهارمحال و بختیاری توسط یک وردنجانی

اوّلین پرچم جمهوری اسلامی ایران در استان چهار محال و بختیاری توسط
شهید محمدعلی مولوی وردنجانی فرزند مرحوم حاج جعفرعلی شبانه بر فراز کوه گردنه رخ نصب گردید .

تاریخ برافراشتن پرچم: بیست و یکم بهمن ماه 1357

تاریخ تولد 1340

تاریخ
شهادت : بیست و ششم بهمن ماه 1364 (عملیات والفجر 8 )

***** اوّلین های بعد از انقلاب اسلامی سال 1357 هجری شمسی

اولین اعضای شورای اسلامی وردنجان که چندماهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 تشکیل شد عبارتند از :

الف ) مرحوم حاج سید کاظم موسوی وردنجانی ( حیات 1394 تا 1301 ه . ش ) معروف به آقا کاظم فرزند مرحوم سید ابراهیم ( پدر
شهید مفقودالاثر سید مجتبی موسوی وردنجانی )

ب ) مرحوم حاج ملّا ابراهیم رفیعی وردنجانی ( حیات 1377 تا 1301 ه . ش ) فرزند مرحوم ملّا یدالله

ج ) مرحوم حاج عوض علی یوسفی وردنجانی ( حیات 1365 تا 1293 ه . ش ) فرزند مرحوم حمزه ( معروف به مشهدی عوض )

د ) مرحوم حاج قاسم اسماعیلی وردنجانی ( حیات 1401 تا 1316 ه . ش ) فرزند مرحوم حاج غلام علی ( برادر
شهید عبدالمناف اسماعیلی وردنجانی )

ه ) مرحوم حاج عباس مولوی وردنجانی ( حیات 1397 تا 1315 ه . ش ) فرزند مرحوم صمصام

ضمناً شورای اسلامی اولیه وردنجان که در بدو تاسیس شورایی روستایی بود از اختیارات حل اختلاف ، امر و نهی بسیاری از امور که مربوط به خانواده ها و عام المنفعه بود برخوردار بود ، شورای اسلامی وردنجان که یکی از فعال ترین شوراهای کشور در زمان خود محسوب می شد ، با فعالیت شبانه روزی و خستگی ناپذیر مرحوم حاج سید کاظم موسوی و همت اهالی ، حسینه شهدا وردنجان ( مردانه ) و حسینه ی فاطمه الزهرا سلام و علیه ( زنانه ) را در ضلع شمالی گلستان شهدای وردنجان ساخت و به یادگار گذاشت این دو حسینه بزرگ که از موقعیت مکانی خوبی با تمام امکانات و پارکینگ برای برادران و خواهران برخوردار است هنوز در استان چهار محال و بختیاری بی نظیراست . (. . . وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَرَدًّا « قسمتی ازآیه 76 سوره مبارکه مریم )

ترجمه : ... و اعمال صالحی که (اجرش نعمت) ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی.

**** اولین
شهید وردنجانی توسط افراد ضد انقلاب

اوّلین
شهید توسط افرادضد انقلاب ، شهید جهادگرسیدرضا موسوی وردنجانی فرزند مرحوم آقا لطیف است که درتاریخ یازدهم آذرماه 1358 با این که حدود 10 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته بود در درگیری با عوامل ضد انقلاب مسیر وردنجان شهرکرد به فیض شهادت نائل می گردد .

**** اولین برق رسانی در وردنجان

اولین روشنایی برق دروردنجان : نصب تیرهای برق درسال 1358 در وردنجان شروع و اردیبهشت 1359 پس از اتمام کار اولین لامپ در وردنجان روشن شد . تنها مامور برق وردنجان که تمام مسئولیت فروش کنتور ، نصب کنتور ، قطع و وصل برق ، حوادث ، کنتوربین یا کنتورخوان ، صدور قبض ، اخذ وجه برق توسط حاج منصور یوسفی وردنجانی متولد 1337 فرزند مرحوم مشهدی محمد انجام می شد ، این مامور با اخلاق وبامرام کارمند رسمی شعبه برق شهرستان بن زیر نظراداره برق شهرکرد انجام وظیفه می کرد .

**** اولین استخدام ژاندارمری در وردنجان

اوّلین استخدام رسمی در ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران از وردنجان ، نویسنده این وبلاگ ( خودم ) حاج حیدرعلی کریمی فرزند مرحوم مشهدی محمد قلی و متولد 26 تیرماه 1342 صادره از اصفهان که در تاریخ 23 اسفند 1359 در ناحیه ژاندارمری اصفهان استخدام شدم .

اوّلین بار بصورت دواطلب درتاریخ 10 اردیبهشت 1360 از طریق محل خدمتم ( سیاسی ایدئولوژیک ) عقیدتی سیاسی گروهان ژاندارمری بروجن به منطقه عملیاتی کردستان اعزام شدم که در تاریخ 7 تیرماه 1360 بر اثر اصابت رگبار گلوله از ناحیه هردوپا از ران تا قوزک قرار گرفتم و مدت درمانم حدود یک سال طول کشید و پس از آن خدمتم را ادامه دادم .

مسئولیت های مختلفی از رده پاسگاه ژاندارمری تا ستادفرماندهی داشتم و بارتبه 16 در تاریخ 1 اردیبهشت 1390 به افتخار بازنشستگی نائل شدم .

لازم به ذکر است بنا به پیشنهاد و تصویب مجلس شورای اسلامی ( ژاندارمری - شهربانی - کمیته انقلاب اسلامی ) در هم ادغام و نیروی انتظامی نام گرفتند تا این که درتاریخ دوازدهم فروردين سال 1370، در پي تاييد مقام معظم رهبري فرمانده كل قوا، به منصه ظهور رسيد .

این حقیر کلاس های اول و دوم ابتدایی را در محل تولدم و دبستان کورش اصفهان خیابان فیض پشت گلستان شهدای فعلی اصفهان که آن زمان تکیّه می گفتند طی کردم و در سال 1350 بنا به اصرار پدر بزرگم مرحوم کربلایی کریم به وردنجان مهاجرت کردیم ، کلاس سوم تا پنجم را در دبستان مولوی سابق گذراندم و ادامه تحصیلاتم در بیرون از وردنجان بود .

**** اولین گواهینامه موتورسیکلت در وردنجان

اولین گواهینامه موتورسیکلت و اولین دریافت کننده گواهی نامه از نظر سنی در وردنجان

اولین گواهی نامه موتورسیکلت در وردنجان به نام این حقیر حیدرعلی کریمی وردنجانی فرزند مرحوم مشهدی محمدقلی به شماره 18641 مورخه هجدهم اردی بهشت 1361 در اداره راهنمایی و رانندگی شهربانی سابق اصفهان صادر گردید و با توجه به این که در آن زمان 18 سال و 9 ماه 22 روز داشتم و اطلاع کامل دارم بعید می دونم با این سن و سال کسی در وردنجان گواهی نامه وسایل نقلیه گرفته باشد . ضمناً درتاریخ 10 اردیبهشت 1361 ( قبل از صدورگواهی نامه ) به جبهه اعزام شدم و تکمیل پرونده در سال 1360 طی آموزش درجه داری در آموزشگاه گروهبانی ژاندارمری اصفهان صورت گرفته بود .

ضمنا این درحالی است که هم اکنون در اسفندماه 1402 قرارداریم و عملاً راکبین موتورسیکلت اجباری برای دریافت گواهینامه موتورسیکلت ندارند و به راحتی در تمام اقصی نقاط استان چهارمحال و بختیاری تردد می کنند.

**** اوّلین
شهید جنگ تحمیلی در وردنجان

شهید سید موسی حسینی وردنجانی فرزند مرحوم سید حسن متولد 1316 که در تاریخ پنجم بهمن ماه 1360 به درجه رفیع شهادت نائل شد

**** اوّلین
شهید روحانی استان در شهر وردنجان

شهید حجت الاسلام خداداد کریمی متولد 1338 فرزند مرحوم حاج محراب (وی دارای یک برادر شهید دیگر بنام علی رضا کریمی می باشد)

تاریخ
شهادت این روحانی شهید یکم اسفندماه 1360 می باشد

**** اوّلین اسیرو اوّلین آزاده وردنجان

حاج سید جواد حسینی وردنجانی فرزند حاج سید رسول حسینی متولد 1341 و برادر زاده
شهید سید موسی حسینی وردنجانی اوّلین شهید وردنجان درجنگ تحمیلی است ، وی درحال خدمت سربازی بود که در تاریخ بیستم اردیبهشت 1362 اسیر شد ودرتاریخ بیست و ششم مرداد 1369 بعد از جنگ تحمیلی اوّلین آزاده ای بود که به وردنجان بازگشت و روی دست مردم شهید پرور وردنجان قرار گرفت .

**** اولین خانم معلم وردنجانی

اولین خانم معلم وردنجانی که وارد تربیت معلمّ شد : سرکار خانم رضوان رفیعی وردنجانی فرزند مرحوم مشهدی آقا حسین است . وی در سال 1369 وارد تربیت معلم شهرکرد شد ، سپس در رشته ادبیات فارسی فارغ‌التحصیل و با افتخار سالهایی را در مدارس دخترانه وردنجان تدریس نمودند .

**** اولین خانم وردنجانی که گواهینامه رانندگی گرفت

اولین خانم دارای شناسنامه وردنجانی که درتاریخ 25 دی ماه 1369 موفق به اخد گواهینامه رانندگی با اعتبار 10 ساله شد سرکارخانم خدیجه مولوی وردنجانی متولد 1347 فرزند مرحوم مشهدی امیرآقا مولوی و مرحومه مشهدی زبیده مولوی است . وی در اوایل سال 1369 در آموزشگاه بام ایران شهرکرد ثبت نام وپس از گذراندن تعلیمات رانندگی با مراجعه به اداره راهنمایی و رانندگی شهربانی سابق شهرکرد جهت درخواست گواهینامه رانندگی ثبت نام و پس از تکمیل پرونده و موفقیت در امتحان آیین نامه از آنجا که فاقد هرگونه خودرو بود و سخت گیری های آن زمان پس از دوبار رد شدن در امتحان شهر ، و شرکت مجدد در کلاس های رانندگی آموزشگاه برای بارسوم در تاریخ 23 دی ماه 1369 موفق به قبولی در امتحان شهر می گردد و گواهینامه رانندگی ازتاریخ 25 دی ماه 1369 با اعتبار 10 سال تا تاریخ 25 دی ماه 1379 دریافت می کند . آنچه در اینجا لازم به ذکر است این است که آن زمان امتحانات شهر راهنمایی و رانندگی براساس حروف الفباء و هر سه ماه یک بار برگزار می شد ، یعنی اگر کسی در امتحان شهر مردود می شد حداقل سه ماه باید صبر می کرد سپس ثبت نام و تکمیل پرونده نموده تا آن هم بر اساس حروف الفباء نوبت جدید دریافت و در امتحان شهر شرکت نماید .

**** اولین مقام ورزشی پسران در وردنجان

اولین مقام ورزشی پسران در وردنجان به آقای قاسم کریمی وردنجانی متولد فروردین 1350 فرزند مرحوم مشهدی علی یار تعلق دارد ، وی که از کودکی علاقه زیادی به فوتبال داشت در تیم رده های سنی خود ( ابتدایی و راهنمایی ) در وردنجان معروف به کاپیتان بودو در حالی که در سال تحصیلی 69-68 در کلاس چهارم متوسطه رشته علوم تجربی دبیرستان
شهید رحمن استکی شهرکرد به تحصیل اشتغال داشت از طریق دبیرستان مربوطه جهت شرکت در مسابقه دُوْ معرفی می شود و در این مسابقه مقام سوم استان چهارمحال و بختیاری را کسب نموده سپس جهت مسابقه کشوری به استان یزد معرفی که در این مسابقه به رده ششم کشوری دست می یابد . ضمناً وی زمانی که دانشجوی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی و کادر رسمی نیروی دریایی بودند( سال 79-78 ) عضویت تیم فوتسال را در کارنامه ورزشی خود دارند .

**** اولین استخدام نیروی دریایی در وردنجان

اوّلین استخدام رسمی در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از وردنجان آقای قاسم کریمی وردنجانی ( متولد فروردین 1350 ) فرزند مرحوم مشهدی علی یار است ، وی در تاریخ بهمن 1369 به عنوان کادر رسمی استخدام نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شد و در اردیبهشت ماه 1399 با احتساب ارشدیت هایی که بخاطر حضور در جبهه ، ادامه تحصیل و خدماتی که داشت با درجه ناخدا یکمی ( سرهنگ تمامی ) و رتبه 17 به افتخار بازنشستگی نائل شد ( ضمناً رسته خدمتی و ماموریت وی بهداری و کادر درمان است )

**** اولین نیروی امنیت پروازدر وردنجان

حاج قاسم مولوی فرزند حاج هدایت الله متولد تیرماه ۱۳۵۰ مقاطع تحصیلی ابتدای و راهنمایی را در وردنجان و مقطع دبیرستان را در دبیرستان
شهید رحمن استکی شهرکرد به پایان رسانید .

وی در سال ۱۳۷۰به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در دانشکده افسریه سپاه ادامه تحصیل داد .

آقای مولوی تا سال ۱۳۸۰در سپاه استان چهارمحال وبختیاری مشغول انجام وظیفه بودند ودر ادامه خدمت به نیروی مقاومت بسیج کشور (تهران) رفتند . این بزرگوار تا سال ۱۳۹۰در معاونت های مختلف سپاه از جمله ۵ سال در دفتر مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج کشور (حاج آقا مصلحی ک بعدها به عنوان وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد و رئیس سازمان اوقاف کشور معرفی شدند) خدمت کرد .

سرهنگ پاسدار قاسم مولوی در ادامه خدمت در سپاه به مدت ۴ سال به عنوان معاون نظارت و تایید صلاحیت و سپس به مدت ۴سال معاونت بازرسی سپاه حفاظت انصارالمهدی(عج) را بر عهده داشتند ( وظیفه این سپاه حفاظت از شخصیت های طراز اول نظام است ) . ایشان همزمان با این مسئولیتها از سال ۱۳۹۴ الی۱۳۹۸ به عنوان نیروی امنیّت پرواز در پرواز های داخلی و خارجی حضور داشتند ، سرهنگ پاسدارحاج قاسم مولوی که مدت ۲۰ سال در منطقه افسریه تهران سکونت داشت و افتخار تنها نیروی امنیت پرواز در شهر وردنجان را در سابقه خدمتی دارد در سال ۱۴۰۰ هجری شمسی با رتبه ۱۷و جایگاه۱۷ به افتخار بازنشستگی نائل و پس از آن برای ادامه زندگی با عزت و سربلند خود در وطن خود شهر وردنجان ساکن شدند .

**** اولین گازرسانی دروردنجان

اولین گازرسانی در وردنجان در سال 1380 توسط پیمانکارشرکت رفیع اصفهان انجام گرفت ،

**** اولین خانم مدال آور در وردنجان

اولین قهرمان و مدال آور ورزشی در وردنجان سرکارخانم طیبه جعفری وردنجانی فرزند کربلایی عبدالعلی است ، این قهرمان ملی که دارای تحصیلات دانشگاهی و فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته تربیت بدنی و عضو ثابت تیم ملی طی 24 سال گذشته می باشد ، تا کنون توانسته 15 قهرمانی و نایب قهرمانی در مسابقات لیگ باشگاه های کشور و 8 مقام دوم و سومی درمسابقات کشوربه دست آورد .

وی که فعال رشته ورزشی والیبال نشسته تیم معلولان و جانبازان پرافتخارجمهوری اسلامی ایران است کارنامه درخشانی دارد که مایه افتخار شهر وردنجان و استان چهارمحال و بختیاری تا مجامع بین المللی است ، لذا به گوشه ای ازکارنامه قهرمانی وی اشاره می کنیم .

مقام سوم : مسابقات آسیایی شانگهای چین 2007 ( در تقویم ایرانی سال 2007 میلادی از 11 دی ماه 1385 تا 10 دی ماه 1386 هجری شمسی می باشد

مقام سوم : مسابقات پاراآسیایی کونگجو دسامبر2010

مقام سوم : مسابقات خواهر خوانده سپتامبر2011

مقام دوم : مسابقات آسیا اقیانوسیه قهرمانی آسیا مشهد 2014

مقام دوم : مسابقات پاراآسیایی اینجوان کره 2014

کسب سهمه المپیک : مسابقات کسب سهمه المپیک 2016

مقام پنجم : مسابقات پارالمپیک ریو ( برزیل ) 2016

مقام دوم : مسابقات قهرمانی آسیا جولای 2017

مقام دوم : مسابقات پاراآسیایی هانگژو چین 2022

مقام دوم : مسابقات قهرمانی آسیا قزاقستان 2023

ضمناً در تاریخ آبان ماه 1402 در بازیهای پاراآسیایی هانگژ‌و کشور چین ( باحضور ایران، کره جنوبی، ژاپن، چین، تایلند و مغولستان به صورت دوره‌ای برگزار شد و تیم ایران با ۴ برد و تنها یک شکست مقابل چین، با ۱۲ امتیاز در رده دوم ایستاد ) تا پرچم مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران را مثل همیشه به اهتزاز در آورد .

که دراین راستا هدیه ای از طرف مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز دریافت کردند، مبارکشان باشد .

هدیه ی ما نیز برای تمام قهرمانان کشور از جمله قهرمان شهرمان ، خانم طیبه جعفری وردنجانی صلواتی است بر محمد و آل محمد ( اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم )

**** اولین تصویب شهروردنجان

اولین تصویب شهر وردنجان « مصوب مورخه 10 بهمن ماه 1389 توسط وزرای محترم عضو کمیسیون سیاسی دفاعی هیات دولت» حاکی است ( روستای وردنجان ، مرکز دهستان وردنجان از توابع بخش بن در شهرستان شهرکرد به شهر تبدیل و به عنوان شهر وردنجان شناخته می‌شود. ) لذا با توجه به این که این مصوبه قابلیت اجرایی داشت پس از یک سری مراحل اداری و تقسیمات شهری روز پنج شنبه مورخه 24 فروردین 1391 توسط استاندار محترم چهارمحال و بختیاری آقای علی اصغر عنابستانی ، آقای ذوالفقار یوسفی به عنوان اولین شهردار شهر وردنجان معرفی گردید . ضمناً مراتب در تاریخ 29 آذرماه 1391 به تصویب نهایی هیئت محترم وزیران می رسد .

**** اولین نمازجمعه وردنجان

اولین نماز جمعه و اولین امام جمعه شهر وردنجان ، ابتدا مروری بر اخبار ( وردنجان از زمان تبديل شدن به شهر که نزديک به دو سال مي گذرد تاکنون از وجود امام جمعه محروم بوده و مردم اين شهر در اين مدت از نعمت نمازهاي روز جمعه بي نصيب مانده و مردم همچنان خواستار اقامه نماز عبادی سیاسی روز جمعه هستند . « یکم اسفند 1392 » وبلاگ بن نیوز ) . نهایتاً مورخه 12 آبان ماه 1394 حجت الاسلام والمسلمین حبیب الله شاهسون به عنوان اولین امام جمعه وردنجان معرفی و روز جمعه مورخه 15 آبان ماه 1394 اولین نماز جمعه وردنجان بر گزار گردید .

**** اولین فعال مجازی در وردنجان ( پیام رسان )

اولین فعّالیت مجازی اطلاع رسانی و اخبار رسانه در شهر وردنجان توسط کربلایی حجت الاسلام والمسلمین عبدالصمد کاظمی ( شیخ صمد ) فرزند حاج عبدالبشیر، اِبن مرحوم حاج مقیم به تاریخ 5 دی ماه 1394 در تلگرام تحت عنوان « زنگ خبر وردنجان » شروع و پس از آن فعالیت خود را با همین نام در پیج اینستاگرام آغاز نمود و به محض ساخت پیام رسان های ایران مثل ایتا ، روبیکا ، سروش ، بَله ، فعالیت رسانه ای خود را در این پیام رسان ها گسترش داد ، لازم به یاد آوری است به خاطر خویشاوندی نزدیک وردنجانی ها با ساکنان روستاهای تومانک که نیمی از آن اصالتاً وردنجانی وساکنان روستای چوبین فارسان که وردنجانی الاصل هستند و اکثر وردنجانی های ساکن استان ها و شهرهای مختلف کشور ایران بخاطر اطلاع از اخبار وردنجان و وردنجانی ها در « زنگ خبر وردنجان » عضویت دارند و همکاری خبری انجام میدهند. ضمناً این کانال ( در ایتا ) رکوردار مِمبِر ( مشترک ) در کانال های محلی استان چهار محال و بختیاری است .

( آمارسه کانال برتردر ایتا : استان چهارمحال و بختیاری ویرایش آمار : تاریخ ، 22 مرداد 1404 )

1 – کانال زنگ خبر وردنجان : ( 6771 ) نفر

2 – کانال در فرخ شهر ( قهفرخ ) : ( 5892 ) نفر

3 – کانال آخرین خبر چهارمحال و بختیاری : ( 5429 ) نفر

**** اولین
شهید امنیت در وردنجان

اوّلین
شهید امنیت در وردنجان : شهید محمدامین یوسفی متولد 1366 از کارکنان نیروی انتظامی است .

تاریخ
شهادت پنجم آذرماه 1399 می باشد

پدراین
شهید جناب سروان پاسدار قنبرعلی یوسفی افسر بازنشسته نیروی انتظامی است که ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی استخدام و پس از ادغام نیروهای ( ژاندارمری ، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی ) خدمت خودرا در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی انجام و بازنشسته گردید .

شادی همه اموات و شهدا ازجمله نامبردگان دراین مجلس صلوات

ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج



اشعارحیدرعلی کریمی با اصطلاحات وردنجانی ( صوتی ) در پلتفرم ها ( پیام رسان ها )

فرهنگ و اصطلاحات وردنجان همه حروف

فهرست مطالب وبلاگ

شنبه پنجم اسفند ۱۴۰۲ | 23:33
حاج حیدرعلی کریمی وردنجانی
مشخصات وب
فرهنگ و اصطلاحات وردنجان ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

لطفاً انتشار و کپی برداری و استفاده  مطالب این وبلاگ صرفاً در رسانه ها با ذکر منبع صورت گیرد
  • صفحه اصلی
  • پروفایل مدیر
  • ایمیل
  • آرشیو وبلاگ
  • عناوین نوشته ها
ازهمین نویسنده
  • خاطرات سربازی
  • دانستنی های سربازی
  • سربازی درسایر کشورها
  • طنز و منز سربازی
  • گوناگون سربازی
آرشیو وب
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آبان ۱۴۰۱
  • مرداد ۱۴۰۱
  • تیر ۱۴۰۱
  • اردیبهشت ۱۴۰۱
  • فروردین ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۰
  • دی ۱۴۰۰
  • آذر ۱۴۰۰
  • آبان ۱۴۰۰
  • مهر ۱۴۰۰

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای فرهنگ و اصطلاحات وردنجان محفوظ است .