فرهنگ و اصطلاحات وردنجان

اصطلاحات ، واژه ها ، گویشها  و تمدن  وردنجان

سنّت گَلی گُو وگاوچرانی دروردنجان

سنّت گَلی گُو ( گَلیگُو ) یاگاوچران دروردنجان

گاو یا ( بَقَره ) نام طولانی ترین سوره مبارکه قرآن مجید است ، داستان بقره (گاو ماده بنی اسرائیل در آیات 67 تا 71 چند بار تکرار شده است مانند ( وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلین‏ ) و (به یاد آورید) هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور مى‏دهد ماده گاوى را ذبح کنید (و قطعه‏اى از بدن آن را به مقتولى که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود... در این آیه درس معاد را مرور کردیم .

نکته قرآنی : نظر شخصی حقیر این است در مورد سوره های مبارکه قرآن از لفظِ کوچک ترین و بزرگ ترین استفاده نکنیم ، بهتراست کوتاه ترین و طولانی ترین بگوییم ...

* اهمیت گاوداری

تخصصی نمی توانم صحبت کنم و خارج از مقاله است اما موضاعتی به ذهنم میرسد که حیفم می آید به بعضی آنان اشاره نکنم

اهمیت گاوداری و استفاده از شیرو فرآورده هایی مثل پوست ، گوشت ، استخوان و ... در تجارت و صنعت برای همه مشخص است .

در جهان با توجه به فرهنگ ها و قومیت ها استفاده های مختلفی از گاو می شود لذا با توجه به موضوع متن که یک کارفرهنگی است قصد داریم به اصطلاح گَلیگُو یا گَلی گُو که همان گاو چرانی در وردنجان است درحد توان اشاره ای داشته باشیم .

راستی آیا می دانید از سُم و شاخ گاو در تهیه کف آتش نشانی استفاده می شده ؟

یک خاطره هم تعریف کنم :

در آبان ماه 1384 ماموریتی به شهر سیرجان داشتم فرصتی پیش آمد در شهر زیبای سیرجان گشت و گذاری داشتم ، بازاربزرگی داشت که بصورت بازارچه های کوچک مثلاٌ بازار سبزی و میوه وبازار قصابی و... تقسیم شده بود در بازار گوشت و قصابی دیدم جلو مغازه ای دهها کیلو سُم گاو ریخته و مشتریان جفت جفت به تعداد دلخواه خریداری می کنند ، کنجکاو شدم و از یک نفرپرسیدم این سُم ها را برای چه استفاده ای می خرید ؟ آن مرد سیرجانی جواب داد: این سُم ها را داخل زود پز می پزیم تا مواد آن به خوبی خارج شودو می خوریم ، وی اشاره کرد علاوه برآن که استفاده خوبی برای مفاصل دارد به عنوان داروی ضد انگل استفاده می کنیم و برای رفع انگل بسیار موثر است . علی ایحال قصد تبلیغ و توصیه ندارم زیرا کارشناسان علوم غذایی در این باره گفته و خواهند گفت .

* فرهنگ گاوداری و گاو چرانی

وقتی سخن از تمدّن و فرهنگ پیش می آید باید گشت و گزاری در تاریخ داشت و آنچه را که باعث

نُمره و امتیاز فرهنگ و تمدن است را نوشت یا به تصویر کشید تا ارزشها ی فرهنگی برای آیندگان بدرخشد و روشن شود ، مخصوصاً اگر درمورد شهرمان وردنجان باشد .

امروزه اگرصحبت از دامداری شود بلافاصله سراغ گَله داری یا گوسفندداری می رویم امّا اگر ازدامداری گاو خواستیم حرف بزنیم بلافاصله به گاوداری هایی که تعدادی گاو درساختمانی محصور شده اند فکر می کنیم . پس اینطوری فکر نکنید و با ما همراه باشید .

* گاو چرانی

دریکی ازبرنامه های کودک تلویزیونی لوک خوش شانس وکلمه کابوی را زیاد شنیده اید

به گله‌بان‌های سنتی کشورهای آمریکای شمالی کابُوی یا کاوبُوی (به انگلیسی) ( Cowboy) یا گاوچران گفته می‌شود. کابُوی‌ها در دامداری‌ها به پرورش دام کمک می‌کنند و بسیاری از امور مربوط به دامداری را نیز انجام می‌دهند .

آیا می دانید در مکزیک مدرسه‌ای برای آموزش علاقمندان به گاوچرانی وجود دارد که به صورت رایگان نوجوانان را آموزش می‌دهد تا کاو بُوی یا کابُوی های آینده مکزیک شوند ؟

آیا می دانید برای گاوچران ها آهنگ محلی ساخته شده تا ضمن چرای گاوها به آن موسیقی گوش دهند ؟

آیا می دانید گاو چرانی شغلی مقدس است که به واسطه آن لقمه نانی و امراری معاشی و بهتر بگویم امورات زندگی با آن می چرخد ؟ بله مقدس است زیرا اکثر پیامبران الهی چوپان بودند .

آیا می دانید تکنیک‌های دامداری از جمله گاو چرانی توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی ناملموس بشریت به رسمیت شناخته شده است ؟

آیا می دانید گاوچران ها در کشورهای مختلف مورد قدردانی ویژه قرار می گیرند ؟

آیا می دانید از ادرار گاوها در رنگرزی و رنگ ثابت خامه ها استفاده می شد .

اینک بدون این که اشاره به ماتادورهاوگاوبازی خونین اسپانیا و برعکس آن به گاو پرستی در هند اشاره ای داشته باشم به بحث اصلی می پردازیم .

* سنت گاو چرانی در وردنجان

یکی از اصطلاحاتی که در حرف ( گ ) به آن اشاره کردم گَلی گُو است .

گَلی گُو = گلّه گاو ، گَله ای از گاو ها که توسط گاوچران آبادی جهت چرا به صحرا و اطراف می بردند .

قبل ازسال 1354 هجری شمسی که شرکت سهامی زراعی زاگرس مسلط به زمین های کشاورزی وردنجان ، هرچگان و تومانک شود معمولاً دروردنجان هر خانه ای حداقل یک گاو داشت .

اما با ورود شرکت زراعی و از دست دادن زمین های کشاورزی مردم به مرور زمان نسبت به فروش گاو و گوسفندان اقدام نموده و برای امرار معاش ناچار به شهرها و استان های دیگر می رفتند و به شغل های مختلف ازجمله کارگری می پرداختند . و این آغاز فرهنگی نوین برای وردنجان محسوب شد .

قبل از شرکت زراعی خانواده ای نبود که حد اقل یک گاو و یک گوساله نداشته باشد و خانواده هایی بودند که گاوهای بیشتری داشتند .

تعدد گاو باعث می شد شغل ایجاد شود تا این که یک یا دونفر در سال به عنوان گاوچران این مسئولیت خطیر را تقبل نموده و خدمت گزار آبادی بوده و درآمدی حلال داشته باشند .

در اکثر روستاهای استان چنین امکانی وجود نداشت زیرا تعداد گاوهای محل کمتر از میزانی بود که مزد دریافتی برای هر گاو توسط گاو چران کفایت خرج یک ساله را داشته باشد .

در زمستان برای نگهداری و تغذیه گاو راهی جز نگه داری در طویله یا کَندِه1 نبود اما در فصل های دیگر باید فکری برای آن اندیشیده می شد .

از این رو دو نفراهل آبادی اوایل بهار که دشت و بیابان را سبزه فرا می گرفت و زمین برای چَرا مساعد می شد برای گاو چرانی اعلام آمادگی می کردند . و اهالی هم منتظر چنین روزی بودند .

ناگفته نماند کسی که گاو چران می شد باید شناخت کافی از گاوداری و حداقل علم دامپزشکی ( تجربی )را داشته باشدتا خطراتی که ممکن است گاو یا گاوهای دیگر را تهدید کند تشخیص و با مالک گاو در میان گذاشته تا از ورود گاو تا درمان کامل به گلّه خودداری شود . همچنین گاوچران باید تسلط کافی برا ذِبح حلال گاو داشته باشد تا درصورتی که گاو دچار خطری یا مریضی منجر به مرگ شد نسبت به ذِبح او اقدام کرده و از هدر رفتن یا حرام شدن گوشت آن جلوگیری شود .

هرچند ازقدیم الایام گاوچرانی دروردنجان اهمیّت داشت و برای افرادی شغل تابستانه محسوب می شد اما با ورود قربت ها

( کُولی ها ) این افراد از جمله مرحوم احمد برمال زن واز همین خانواده رسول یا رضا و حسن برمال زن که تسلط خوبی هم برای چرانیدن و گله داری داشتند . این مسئولیت را تقبل و رضایت مردم را فراهم می کردند

قُربت ها را در وردنجان کُوْلی می گویند محله ای از وردنجان را به نام خود رقم زده وعلی رغم معاملات الاغ ،گاو و گوسفند برای اهل آبادی یا غریبه ها ساخت یا تعمیر وسایل بیختن مثل کَمْ2 ، غربال ، دُورووِه3 ، و بعضاً وسایل نواختن مثل دف ( دایره و دایره زنگی ) و تنبک را انجام می دادند .

ناگفته نماند قُربت ها به علت بیابان گردی و چادر نشینی در اقصی نقاط کشورتخصص خوبی هم در خصوص گیاه درمانی و عطاری برای انسان و دام داشتند .

* سنت گَلی گُو

پس از مشخص شدن گاو چران ابتدا توسط جارچی آبادی از شب یا شب های گذشته مراتب اطلاع رسانی می شد .

این جار یا جار زدن معمولاً بعد از نماز مغرب و عشا که تقریبا همه کشاورزان از صحرا به خانه مراجعه کرده در محل حضور داشتنداعلام می شد تا اطلاع رسانی کامل انجام شود .

برای نمونه ، جار مربوط به گاو چرانی را یادآوری کنم .

جارچی روی پشت بام منزل خود یا مرتفع ترین پشت بام آبادی می رفت وبا صدای بلند و کشیده فریاد می زد :

( از روز شنبه مشد احمد گَلی گُوا در میارِد هُوووووو یا علی هُووو...)

امّا جاردومی هم روزانه توسط گاو چران زده می شد .

جارروزانه هم چندین بار در هر کوچه و محل ودر فواصل مختلف توسط گاو چران چنین اطلاع رسانی می شد :

بِزَن بیاد گَلی گُو رفت

بِزَن بیاد گَلی گُو رفت ...

کلمه رفت را بصورت کشیده و ممتد ادا می کرد

بِزَن بیاد گَلی گُوْ رفت ... ( یعنی گاو را از حیاط بیرون کنید در غیر این صورت گله گاو حرکت کرده و از آبادی خارج می شود )

از این رو خانواده ها اعم از زن یا مرد یا یکی از فرزندان ، گاو خودرا از اُوشا ( حیاط ) بیرون می کردند و گاهی برای این که گاو میل به برگشتن نکند درب حیاط را می بستند .

گاوها درکوچه پرسه می زدند تا گاوچران پس از جمع آوری آن ها را به صورت گَلّه از آبادی خارج و به صحرا و بیابان های اطراف ببرد .

معمولاً گاو چران که الاغی همراه با جُل و خورجین داشت تا مقداری آب و غذای او را حمل کند یا درصورت لزوم و پیمودن مسیرطولانی و احساس خستگی از الاغ به عنوان سواری استفاده کند .

گاوچران ، کوچه اصلی را که کوچه بالادی می گفتند از اول تا آخرو گاوچران دیگرهم ،کوچه دیگر را که ( تو دِی یعنی وسط روستا ) می گفتند از اول تا محلی معلوم طی می کردند و گاوهایی را که داخل کوچه بودند به آخر آبادی هدایت می کردند ناگفته نماندکسانی که در کوچه های فرعی یا بن بست ها زندگی می کردند موظف بودند همکاری لازم را در این مورد به عمل آورند .

نکته جالب این بود که پس از چَرا (معمولاً قبل از اذان مغرب و عشا ) که گلّه به روستا هدایت می شد هر گاو ، خانه ای را که به او هم تعلق داشت می شناخت و وارد حیاط می شد .

بارها دیده می شد که به دلایلی درب حیاطی بسته بود امّا گاو پشت درب حیاط می ایستاد تا مراجعه نموده و درب را باز کنند .

* مزیت های گَلی گُو

1 – ایجاد شغل برای یک یا دو خانوده به عنوان گاو چران که مزد آنان در زمان برداشت محصول گندم از گندم و خرمن داده می شد ، البته بودند خانواده های خوش نشین و فاقد زمین زراعت که وجه نقد پرداخت می کردند .

2 – رفع دغدغه نگهداری از گاو برای صاحبان در اماکن و رسیدگی به امورات دیگر .

3- ترجیح این که اُجرتی که به گاو چران داده می شود از هزینه خورد و خوراک در اماکن کمتر و مقرون به صرفه است .

4 – حضور گاو در بیابان و صحرا باعث ورزش و سلامتی گاو می شد.

5- حضور گاو در گله و بیابان باعث افزایش شیر و مرغوبیت شیر می شد .

6- گلّه موجب تولید گوساله و افزایش دام و دامداری می شد .

7 – گاو در چریدن سعی می کرد علوفه مورد علاقه خود را انتخاب و بخورد در ثانی همان نیشی که گاو به علوفه ها می زد غریزی است و حداکثر لذت را می برد .

8- حضور گاو به صورت روزانه در بیابان باعث می شد سُم گاو که ناخن به حساب می آید رشد بی رویه نداشته و گرفتاری های بعدی را برای گاو و سُم چینی نداشته باشد .

ــــــــــــــــــــــ

1 –کَنْدِه = ( طویله زیر زمینی که با مشقت زیر زمین حفر می شد ) در حرف (ک ) اصطلاحات توضیح داده شده

3 و 2 اصطلاح کَمْ در حرف ( ک ) و دُورووِه در حرف ( د ) اصطلاحات توضیح داده شده

فهرست مطالب و بلاگ

جمعه بیست و هشتم مهر ۱۴۰۲ | 16:37
حاج حیدرعلی کریمی وردنجانی
مشخصات وب
فرهنگ و اصطلاحات وردنجان ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

لطفاً انتشار و کپی برداری و استفاده  مطالب این وبلاگ صرفاً در رسانه ها با ذکر منبع صورت گیرد
  • صفحه اصلی
  • پروفایل مدیر
  • ایمیل
  • آرشیو وبلاگ
  • عناوین نوشته ها
ازهمین نویسنده
  • خاطرات سربازی
  • دانستنی های سربازی
  • سربازی درسایر کشورها
  • طنز و منز سربازی
  • گوناگون سربازی
آرشیو وب
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آبان ۱۴۰۱
  • مرداد ۱۴۰۱
  • تیر ۱۴۰۱
  • اردیبهشت ۱۴۰۱
  • فروردین ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۰
  • دی ۱۴۰۰
  • آذر ۱۴۰۰
  • آبان ۱۴۰۰
  • مهر ۱۴۰۰

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای فرهنگ و اصطلاحات وردنجان محفوظ است .